🔅
#پندانه
✍ ای که نعمت ز حق بسی داری
شکر نعمت سزد که بگذاری
🔹در روستایی در ماه رمضان سیلی آمد و گندمزار پیرمرد کشاورزی را برد.
🔸پیرمرد ناراحت شده و یک کوزه آب برداشت و با یک کلنگ به پشتبام مسجدِ روستا رفت.
🔹آب را از کوزه خورد و با کلنگ بخشی از سقف مسجد را ویران کرد و گفت:
خدایا! برای تو روزه بودم، روزهات را خوردم و خانۀ تو را خراب کردم تا تو خانۀ مرا دیگر خراب نکنی و بدانی خانهخرابی تا چه اندازه سخت است.
🔸یک سال سقف مسجد سوراخ بود. سال بعد گندمزار آن مرد دو برابر محصول داد.
🔹پسر پیرمرد گفت:
پدرم، یاد دارم سال گذشته سیل گندمهایمان را برد، رفتی و سریع سقف مسجد را سوراخ کردی. حالا که محصول را همان خدا دو برابر داده و جبران سال گذشته شده، چرا یادت نمیافتد که بروی و از خدا تشکر کنی و سقفی را که پارسال سوراخ کردی، مرمت و درست کنی؟
🔸ای پدر! الحق که انسان بسیار در برابر نعمتهای خداوند ناسپاس است.
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج🍃
💠
@baghiat_salehat_ghaem
الـــــــــــــتماس دعاء