🕸تناقضات فاحش حسینعلی نوری در خاتمیت پیامبر: اعتراف یا فریب؟ حسینعلی نوری در مورد خاتمیت پیامبر اسلام تناقضات آشکاری از خود نشان داده است. او از یک‌طرف ادعای نبوت خود را در تضاد با خاتمیت پیامبر اسلام قرار می‌دهد و در عین حال، در موارد دیگری، به‌طور صریح به خاتمیت پیامبر اسلام اذعان می‌کند. حسینعلی در ﻣﻮرد ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن ﻧﯿﺰ ﭼﻨﯿﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ:« چناچه اھﻞ ﻓﺮﻗﺎن«ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﺎن»را ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ که ﭼﮕﻮنه مثل امم قبل به ذکر خاتمیت نبیین ﻣﺤﺘﺠﺐ گشته اﻧﺪ.» با این حال، در موارد متعدد به خاتمیت پیامبر اسلام اعتراف می‌کند. به‌طور خاص، در کتاب اقتدارات، صفحه ۱۹۵، او به صراحت به خاتمیت رسول اکرم اشاره می‌کند: «فانظر فی الیقین ثم فی کتب اخری لِتَرَی وَ تَعْلَمَ مَا اعْتَرَضَتْ بَهِ مِنْ قَبْلُ عَلَی مُحَمَّدٍ رَسُولِ اللَّهِ وَ خَاتَمِ النَّبِیِّینَ»، به معنای: «پس در یقین و سپس در کتاب‌های دیگر بنگر تا ببینی و بدانی آنچه که پیش‌تر از این بر حضرت محمد صلوات الله علیه وآله رسول‌الله و خاتم النبیین اعتراض می‌کردند.» او همچنین در کتاب بدیع، صفحه ۱۱۷، چنین می‌گوید: «خاتم النبیین از محکمات کتاب رب العالمین است.» استنتاج کلی این است که تناقضات فاحش حسینعلی نوری در مورد خاتمیت پیامبر اسلام نه تنها به نقد جدی نیاز دارد، بلکه نشان‌دهنده مشکلات عمیق در سازگاری و انسجام آموزه‌های اوست. این تناقضات می‌تواند به عنوان مبنای برای بررسی‌های بیشتر و تحلیل‌های دقیق‌تری در مورد اعتبار ادعاهای نوری و آموزه‌های بهائیان مورد استفاده قرار گیرد. 🚫@bahaiyat🚫