از سوي ديگر، عباس افندي از احتمال تباين و اختلاف دستورات بيت العدل با آيات (نوشته‌هاي) حسين‌علي نوري سخن مي‌گويد و در اين موارد به او دستور سرپيچي از قانون صادر شده از سوي بيت العدل را مي‌دهد: «ولي امر، رئيس لاينعزل اين مجلس فخيم (بیت عدل) است، … هر گاه تصميمي‌ را وجداناً مباين با روح آيات منزله تشخيص دهد، بايد ابرام و تأكيد در تجديد نظر آن نمايد».(۵) اين دستور عباس افندي مفهوم مهمي دارد و آن احتمال خطاي بيت العدل و به وجود آمدن تناقض ميان قانون صادر شده از سوي بيت العدل با قوانين منصوص قبلي توسط حسين علي نوري است. اينجا پرسشي رخ مي‌دهد: «چطور مي‌شود بيت العدل ملهم به الهام الهي و داراي عصمت باشد؛ ولي حكم و تصميمش با روح آيات حسينعلي نوري (بها) همخواني نداشته باشد؟!!» به هنگام رخ دادن اين تناقض، روشن است كه هر دو نمي‌توانند الهي باشند؛ بنابراين يا آياتي كه حسينعلي آورده، الهي نيست و به دروغ به خداي سبحان نسبت داده شده يا بيت العدل ملهم به الهام الهي نيست و عصمت ندارد!! به هر حال، هر دو طرف تناقض از سوي حسينعلي نوري صادر شده و روشن می‌سازند که نه حسينعلي نوري مي‌تواند پيامبر الهي باشد و نه مسلك بهائيت مي‌تواند يك دين يا آيين الهي باشد، چون خود حسينعلي نوري به تقليد از قرآن كريم كه وجود اختلاف را دليل بر غير الهي بودن مي‌داند،(نساء: ۸۲) در كتاب بديع خود وجود تناقض را دليل بر غير الهي بودن مي‌نويسد: «تناقض را در ساحت اقدس مظاهر الهيه راه نبوده و نخواهد بود».(۶) به اميد روزي كه حق‌جويان و باطل‌ستيزان با ترك تقليد كوركورانه و برداشتن عينك تعصب جاهلانه، با چشم خود ببينند و حقيقت را از باطل بازشناسند… 📚منابع 📗۱. دور بهائي، ص ۸۲. 📕۲. پیشین، ص ۸۱. 📙۳. مفاوضات، ص ۱۲۲. 📘۴. گنجينه حدود و احکام، ص ۲۱۶. 📔۵. دور بهايي، ص ۸۳. 📓۶. بديع، ص ۱۲۶. 💀@bahaiyat💀