هدایت شده از تکه هایی از سیاهه
زمانی که انجمن(اسلامیِ دبیرستان)را به ما تحویل داد، بلند شد و صحبت کرد و گفت: ما باید بچه‌های مذهبی را دور هم جمع کنیم، چون انقلاب نیاز دارد باید خدمت کنیم. آن موقع از جبهه آمده بود. اصلا از حضورش در جبهه حرفی نزد. تعریف نمی‌کرد آنجا چه کار می‌کند. مگر از او می پرسیدیم و آن موقع هم بدون هیجان و آرام صحبت می‌کرد. کتاب: (ص۴۶) : @siyahe