🌱 سلام به همه عزیزان🌸 چند وقت پیش با خواهر زاده هام رفته بودیم پارک، بعد از کلی بازی و شوخی با بچه ها😍یکمی خسته شدیم رفتیم سمت نیمکت های پارک استراحت کنیم...،داشتیم میرفتیم که یهو خانمی رو دیدم که پوشش خوبی نداشت اما رفتارش با یه بچه غریبه خیلی خوب و مهربانانه بود...با خودم گفتم خوب بهانه ای رو دستم داد😉 از همین صفت خوبش استفاده میکنم تا باهاش حرف بزنم... رفتم بهش گفتم عزیزم از این طرز رفتارت با بچه ها مشخصه چقدر مهربونی! واقعا قدر خودتو بیشتر بدون ، فقط خانومی حیف نیست چشم ناپاک شما رو اینجوری ببینه قدرخودتو بدون عزیز مهربونم. احساس کردم یکمی جاخورد و تو فکر رفت... با یه لبخند ازش خداحافظی کردم😊 . همینطور که داشتیم برمیگشتیم خونه،تو مسیر یکمی خرید داشتم، وارد یه فروشگاه شدم... همینطوری درحال انتخاب بودم که یه دختر خانم نوجوان رو دیدم که مدام دو دل بود هی شالشو مینداخت هی سرش میکرد ، وقتی یه لحظه سرش بود گفتم چقدر این شالتون مخصوصا رنگ آبیش بهتون میاد! گفت ممنونم لطف دارین و دیگه تا وقتی که تو فروشگاه بودیم شالش نیفتاد. وقتی برگشتم خونه عمیقا احساس خوبی داشتم،روزی خیلی خوبی بود❤️. ⭕برای مشاهده سایر خاطرات روی هشتگ👈 😍 بزنید ╔═🌊✨═══╗ @bahhhr👈بپوندید ╚═══✨🌊═╝