🌷شهید محمد
#عسگری_نیا (نوزده ساله)
🌱 از قم
📜خاطره ای از خواهر زاده ی شهید بزرگوار:
🔸خواهرشون تعریف کردن که یه بار با یه نفر دعواشون میشه که گویا اون شخص هم مقصر بوده،عصبانی میشن و به اون شخص سیلی میزنن.
مدتی از این قضیه میگذره،بار آخری که پیش خانواده بودن تصمیم میگیرن که برن حلالیت بگیرن،اون شخص فامیل یکی از اشنایانشون بوده که همدان زندگی میکردن.و برگشته بودن شهرشون.ایشون از قم میرن همدان و درب منزل اون فردی که میخواستن حلالیت بگیرن ازشون،پدر اون شخص میاد دم در...داییم بهشون میگن من به پسر شما سیلی زدم،این صورت من....یا بزنید یا حلال کنید...که ایشون،صورت داییمو میبوسن که این راه رو فقط برای گرفتن حلالیت اومده..و دو سه روز میزبانی میکنن...این بار که دایی عزیزم،راهی جبهه میشن،به شهادت میرسند.
✳️
@bahjat_alabd