داوری استاد بهجت پور در باره جایگاه سوره لیل در ویراست جدید جلد اول
👇👇👇
این سوره به اعتقاد اکثر دانشمندان تفسیر و علوم قرآنی، مکی است. مدنی شمردن این سوره ازسوی برخی، وجهی ندارد و در بحث سبب نزول سوره، توضیح آن خواهد آمد. در تمامی روایات مسند، غیرمسند و جداول ترکیبی، این سوره در ردیف نهم، پس از سورهی اعلی، و پیش از سورهی فجر قرار گرفته است. تنها در روایت ابنندیم (از روایات مسند)، این سوره پس از سورههای انشراح، عصر، فجر و ضحی قرار دارد.
در کتاب تفسیر تنزیلی مبانی، اصول، قواعد و فواید و در مقدمهی اثر حاضر، گذشت که باوجود روایات صحیح و قابل قبول نزد فریقین، برای تشخیص روایت صحیح در ترتیب نزول، راه درست و محتاطانه آن است که ابتدا روایات ترتیب نزول با هم مقایسه شوند و نقطههای اشتراک و افتراق آنها معین شود. سپس از سورههای مشترک در روایات سیاقی واحد گرفته شود و سورهی مورد اختلاف را به سیاق مشترک عرضه کنیم. اگر سورهی مورد اختلاف، با سیاق مشترک، همآهنگ نبود، کنار گذاشته شود.
همانگونه که در سیر نزول سورهها مشاهده کردید، سورهها بهمنظور ایجاد تغییر در مردم نازل میشدند. پیامبر اکرم در این مسیر، با چالشهایی مواجه بود و قرآن کریم به جریان تغییر و مدیریت چالشها اهتمام میکرد.
ارتباط سورهها بنابر روایات مورد اتفاق جداول مسند، غیرمسند و ترکیبی چنین است که خدای متعال در فضای تغییر مردم، گفتمان توحیدی را کانون توجه خود قرار داد. ابتدا نقشهای خویش (پروردگار) را بر هستی و انسان متذکر شد: (سورهی علق). سپس به پاداش و مکافات پذیرندگان ربوبیت خویش و مجرمان توجه داد: (سورهی قلم). پس از آن رسالت پیامبر را قطعی شمرد و مردم را از سرکشی دربرابر وی، هشدار داد: (سورهی مزمل). در ادامه، با تأکید بر کبریایی خویش، دستور هشدار دادن به مردم را به پیامبرش ابلاغ فرمود: (سورهی مدثر). پس از این مرحله، رابطهی انسان را با خویش بهعنوان پروردگار عالم، تنظیم کرد و از مهمترین آنها مسألهی طلب هدایت به راه مستقیم بود: (سورهی حمد). در هفتمین سورهی نازلشده، قرآن را دستورنامهی هدایت مردم به راهی که شخصیت آنها را قوام میبخشد، معرفی کرد: (تکویر). و در سورهی هشتم، ابتدا به پیامبر که از توانایی حافظهاش در حفظ آیات، نگران بود، ازجهت مصونیتش در حفظ و در خواندن بی کم و کاست آیات، و نشان دادن راه یسری و آسانی به مردم، تضمین داد و اعلام کرد که وی را برای انجام این مأموریت، از راه شکوفا و فعال کردن حافظهاش بر خواندن آیات قرآن، کمک کرده است. سپس اصلیترین تذکر، یعنی راه رستگاری و نجات از مشکلات و رسیدن به آسانی را که آرمان بلند انسانهاست، به مردم معرفی کرد. در سورهی لیل، که پس از آن نازل شد، بیان داشت که برای رسیدن به آسانی، استعداد چه کسانی را شکوفا، و راه رسیدن به آسانی را برایشان آسان میکند و استعداد چه افرادی، برای رسیدن به شقاوت و سختی، شکوفا و راه را برایشان آسان میکند. این سیر، کاملا طبیعی و قابل فهم است که خدای متعال در سورهی لیل به بیان راهکار شکوفاسازی ظرفیتهای انسانی درجهت پذیرش راه و اهداف دینی بپردازد، چنانکه در سورهی اعلی به شکوفا کردن حافظهی پیامبر در موضوع خواندن آیات الهی بر مردم توجه شد.
اما براساس جدول ابنندیم، ارتباط آسانشدگی پیامبر و راه یسری و آسان در سورهی اعلی (نزول 8) با آسانسازیهای مردم برای رفتن به راه رستگاری و یسری در سورهی لیل (نزول 9) قطع میشود. موافق این روایت، در سورهی اعلی، راه تسهیل کار بر پیامبر9 و اولین برنامهی رهایی و رستگاری، ذکر شد. آنگاه خداوند در سورهی انشراح، به تداوم عنایت به پیامبر9، یعنی نعمت «شرح صدر» پرداخته و دستورهای لازم را برای زمان رویارویی با مشکلات به وی داده، پس از آن در سورهی عصر، راه نجات از زیانباری را به همهی انسانها آموخته است. سپس در سورهی فجر، به پیامبرش در برخورد با دشمنان توانا و نیرومندش امیدواری داده، و در سورهی ضحی به رها نکردن پیامبر9 بهحال خود، و نراندن او از درگاه الهی اشاره، و او را مأمور ابلاغ پیام کرده است. آنگاه در سورهی لیل با طرح آسانیسازی کار دین بر مردم، به موضوع تزکیهی بیانشده در سورهی اعلی توجه داد. ازاینرو ترتیب روایت در الفهرست ابنندیم، دچار انفصالی در مضامین و محتوای سورههاست؛ حال آنکه تناسب میان محتوای سورههای لیل و اعلی، نزول سورهی لیل را پس از سورهی اعلی تأیید میکند.