هوالقادر به فکر دنیای خود باشید؛ نظام و مردم و آخرت پیشکش! متأسفانه علی رغم تذکرات جدی رهبرحکیم انقلاب، رویه تسامح و تساهلِ بی‌جایی تقریباً بعد از دوران دفاع مقدس در ذهن مدیران کشور شکل گرفت و إعمال آن نهادینه شد و آثار زیانباری داشته و دارد! گرچه این بدعت خطرناک در همهٔ ابعاد مدیریت کلان کشور رایج شده و مادرِ همه معضلات است، بعنوان مثال مسئولین ابتدا با غفلت در گلوگاههای فرهنگی کشور باد کاشتن و امروز درعرصه حجاب و عفاف طوفان درو میکنیم و...! اما در بخش‌های قضایی و امنیتی خسارات این غفلت زیان‌بارتر خواهدبود. درست است که در اسلام؛ تسامح و تساهل و ترحم داریم اما جای اِعمال این مهم در امر اخلاق و تربیت است نه در گرانی‌گاه‌های قضایی و امنیتی و اجرای قانون، شاید منشأ اصلی این سهل انگاری‌های نابجا؛ جلب رأی مردم در انتخابات‌ها باشد که معمولاً مدیران و به‌ویژه نمایندگان مجلس بیشتر در بوق آن می‌دمند! به‌عنوان مثالی از صدها مثال در این قصهٔ پُر غصهٔ سهل‌انگاری‌های نابجا می‌توان به تضعیف دستگاه امنیتی و انتظامی اشاره کرد که در یک‌سال گذشته به بهانه مرگ مهسا امینی شیب تند و خطرناکی به خود گرفته است، طوری که فقط در کمتر از ۳۰ ساعت گذشته چهار نفر از مدافعان عزیز امنیت در مظلومانه به شهادت رسیده‌اند (عصر جمعه دو نفر در اصفهان، عصر شنبه یک نفر در بیضا و یک نفر هم در مسجدسلیمان). آقایان مسئول در دستگاه قضایی که گاهی وظیفهٔ برقراری عدالت خود را با کار فرهنگی و تربیتی - که هیچ ربط به آن‌ها ندارد - خلط می‌کنند؛ به‌هوش باشند که در ریختن خون این شهدا شریک‌اند! چرا خانواده و فرزندان این عزیزان مشمول رأفت اسلامی شما نیستند؟! پلیس شیرازه انسجام اجتماعی و حکمرانی است نه گوشت قربانی! با کمال تأسف، مقامات قضایی عموماً بیش از آن که دغدغه قضایی و امنیتی و اجرای عدالت و مجازات در مصاحبه‌هایشان شنیده شود، توصیه‌های اخلاقی و فرهنگی و تربیتی بر زبان جاری می‌کنند! نمایندگان محترم مجلس هم علاوه بر عدم حمایت معیشتی از کادر خدوم فراجا، نه تنها هیچ حمایت حقوقی از این عزیزان ندارند بلکه بعضاً با تصویب قوانین سُست، دست آن‌ها را در انجام وظایف می‌بندند، به‌عنوان مثال در کشورهای غربی از جمله آمریکا، قانونی از صدها قانون حمایتی پلیس وجود دارد که حتی مأمور راهور که خودروی متخلف را متوقف می‌کند؛ هنگام مطالبهٔ گواهینامه برای ثبت جریمه اگر گواهینامه فرد متخلف در داشبورد ماشین باشد و راننده بخواهد آن را بر دارد باید قبلش از پلیس اجازه بگیرد وگرنه ممکن است احساس خطر و شلیک کند و متخلف تلف شود و...! اما در ایران علاوه بر اینکه پلیس حمایت نمی‌شود، متأسفانه خود نماینده مجلس در گوش آن سیلی هم می‌نوازد و...! نتیجهٔ این سیاست «بستن سنگ و رها کردن سگ» چیزی جز سلاخی کردن پلیس و نیست! چرا باید رئیس کلانتری مظلومانه گلایه کند که: در حالی که اتاق برخی حتی از رئیس کلانتری‌ها کولر آبی هم ندارد اما همه زندان‌ها و بازداشتگاه‌ها کولر دارند و اکثراً هم مجهز به کولر گازی هستند و...؟! زمانی که اکثر خودروهای کشور پیکان‌سواری و... بود، پلیس اغلب الگانس در اختیار داشت اما امروز اکثریت قاطع خودروهای پلیس عادی و پایین‌تر از سطح جامعه است. مسئولان عزیز! لطفاً اگر به فکر آخرت هم نیستید، حداقل برای تأمین دنیای خود به فکر حفظ نظم و امنیت کشور باشید! ✍بهزادزارع دانشجوی مشروطی دانشگاه شهادت https://eitaa.com/behzadzare