مفهوم شهر عبودیت در کلام علامه طباطبایی خطاب به هانری کربن استاد دانشگاه پاریس: "در دين مقدّس اسلام تمام زمين‌ها و امكنه بدون استثناء محلّ‌ عبادت است. اگر فردى بخواهد نماز بخواند يا قرآن بخواند يا سجده كند يا دعا كند در هرجا كه هست مى‌تواند اين اعمال را انجام دهد و رسول الله فرموده است: "جُعِلَتْ‌ لى الأرضُ‌ مَسْجِدًا و طَهورًا"؛ ولى در دين مسيح چنين نيست، عبادات بايد فقط‍‌ در كليسا انجام گيرد و در موقع معيّن، عبادات، در غير كليسا باطل است. بنابراين اگر فردى از مسيحيان در وقتى از اوقات حالى پيدا كرد (مثلاً در نيمه شب، در خوابگاه منزل خود) و خواست خدا را بخواند چه كند؟ او بايد صبر كند تا روز يكشنبه بيايد و كليسا را باز كنند و براى دعا در آنجا حضور پيدا كند؟ اين معنى قطع رابطۀ بنده است با خدا". پی‌نوشت: این فرمایش مرحوم علامه طباطبایی، تاییدی است بر مفهوم شهر عبودیت در تمدن اسلامی. بر خلاف شهرهای معاصر که به دلیل تاثیرپذیری از تمدن معاصر غرب و نظام سرمایه‌داری، مصداق شهر‌ ثروت هستند و گرچه مسجد و ابنیه مذهبی هم دارند اما اینها رکن شهر نیستند و با نگاهی سکولار و فروکاهنده، در حاشیه مناسبات شهری هستند حتی اگر به ظاهر در مرکز شهر باشند. اما در شهر سنتی، همه مناسبات، حتی مناسبات اقتصادی که مادی‌ترین مناسبات شهر است، حول محور عبودیت شکل می‌گرفت و مذهب در متن شهر بود و نه در حاشیه. دقت کرده‌اید که چرا در شهر سنتی، معماری همه فضاها حتی معماریِ مادی‌ترین اجزای شهر نظیر بازارها، متاثر از معماری مساجد و موتیف‌های مذهبی بود؟! فلسفه این تاثیرپذیری، همین مفهومِ شهر عبودیت بود. به این معنا که در چنین شهری، همه چیز حتی بازار و مناسبات اقتصادی هم بر مدار عبودیت شکل می‌گرفت و این، یعنی تبدیل بازار به نابازار در تمدن اسلامی؛ نابازاری که بیش از آنکه فرهنگش اقتصادی باشد اقتصادش فرهنگی است. در چنین شهری، هر سوی شهر حتی بازار (نابازار) هم بستری است برای بندگی و یاد خدا: "فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّه: پس به هر سو رو کنید آنجا روی خداست" (بقره/۱۱۵). بلد طیب/کانال رسمی دکتر منان رئیسی https://eitaa.com/baladetayyeb