اندیشه یا اندیشیدن؟
به این جمله ماندگار شهید مطهری توجه بفرمایید: "من ستایشگر معلمی هستم که اندیشیدن را به من آموخت و نه اندیشهها را". حالا به تصویر فوق عنایت بفرمایید؛ یک نمونه از سوالاتی است که امروز در آزمون پایان ترم درس مبانی نظری معماری به دانشجویانم ارائه کردم. باور دارم که دو معضل نظام آموزشی ما این است که اولا تاکید آن بر انتقال اندیشهها و حفظیات است و به دانشجو توان اندیشیدن و تحلیل لازم را نمیدهد و ثانیا نسبت به بسیاری از چالشها و مسائل روز بیتفاوت است. سعیم بر این بوده است تا با چنین سوالاتی، اولا با عبور از اندیشهها، قوه اندیشیدن دانشجویانم را تحریک کنم و ثانیا از آنها بخواهم که نسبت به مسائل و چالشهای روز جامعه بیتفاوت نباشند. خدمت همه بزرگوارانی که مشغول به کار شریف معلمی (چه در مدارس و چه در دانشگاهها و چه در حوزههای علمیه و ...) هستند نیز پیشنهاد میکنم که این دو نکته را لحاظ بفرمایند تا انشاالله بتوانیم نسلی پویاتر و اندیشمندتر به جامعه تحویل دهیم.
تحلیل حقیر در خصوص همین سوال و نسبت معماری با شعار "زن، زندگی، آزادی" را نیز میتوانید در لینک زیر ملاحظه بفرمایید؛ این یادداشت را چندماه قبل و در بحبوحه اغتشاشات و تلاش عدهای برای فراگیر شدن شعار زن، زندگی، آزادی منتشر کرده بودم 👇
https://eitaa.com/baladetayyeb/67
@baladetayyeb