رفتیم رستوران آبگوشت بخوریم، ترشی هم تو سفره بود، بچه از ترشی خیلی بدش میاد گفت ترشی رو از سفره بردارید! گفتیم‌ نمیشه می‌خوایم بخوریم، گفت وای زندگی من چقدر سخته. همون‌ لحظه تروماهای کودکیم کنارم نشسته بودن داشتن گوشت کوبیده می‌خوردن و حرف بچه‌ام خیلی بهشون بر خورد. مارشملو