🥀🦋
🦋
🌹🦋🌷«هوالسّاقی»🌷🦋🌹
🍀 در مدح و رثای؛
🌹علمدار عشق و وفا، قمر بنی هاشم
🏵 حضرت ابالفضل العباس
💐(علیه افضل التحیات والثنا)
🦋🌷
#مثنوی«
#علمدارعشق»🌹🦋
🌷گل یاس وگل یاس وگل یاس
و نباشد عاشقی مانند عباس
🌹گلی کز بوی عطرش یاس مدهوش
گلی کز ماه رویش ، دشت گلپوش
🥀به سرو قامتش کرده قیامت
بهدستش کرده یک عالم شفاعت
🌷به جانبازی به راه دین و مولا
نیاید مثل او تا هست دنیا
🌹کجا دیگر بزاید مادر دهر
چو عباس علی در مهر و در قهر
🥀 به مهرش مؤمنان در التهابند
ز قهرش کافران غرق عذابند
🌷همان که غیرت اللّه هست در جنگ
همان گُردی که گَردش هست ارژنگ
🌹همان سقّای بی دستی که عطشان
نموده مست جمع اهل ایمان
🥀 نگهبان حریم مهرورزان
همان سقّای دشت داغ و سوزان
🌷گل امّالبنین یعنی؛ ابالفضل!
چو حیدر ذوالیمین یعنی؛ ابالفضل!
🌹«وانشق القمر» یعنی؛ ابالفضل!
خطرها را خطر یعنی؛ ابالفضل!
🥀 سوار بادپای دشت طوفان
یل صرصر سوار رزم و میدان
🌷طنین نعرهٔ «اللّه اکبر»
صفیر تیغ آتشبار حیدر
🌹فروغ چهره شب زندهداران
سپهسالار خیل سربداران
🥀 مه فرخ لقا سرو تناور
علمدار خدا شیر تکاور
🌷علمدار سپاه عشق عباس
چراغ سبز راه عشق عباس
🌹هلا سردار میر عشقبازی!
که عزّت از تو دارد سرفرازی!
🥀 شهاب شب شکن ماه شب افروز!
که از سوزت چراغ لاله در سوز!
🌷چه گویم!؟ کاندرآن دشت بلاخیز؛
حسین از مرگ تو میکرد پرهیز!
🌹حضورت گرمی خون خدا بود
پناه اهلالبیت سر جدا بود
🥀 تو که بودی کسی جرأت نمیکرد
شود نزدیک اهل البیت نامرد
🌷همه اهل حرم آرام بودند
تمام دشمنان ناکام بودند
🌹 تو شام تیره را مه پاره بودی
حسینت را امید وچاره بودی
🥀 ز بودت بود زینب در فراغت
نبودت برد از او صبر و طاقت
🌷ز داغت پشت کوه صبر بشکست
امید ملجاء امید بگسست
🌹ز شرم غیرت تو آب شد آب
ز طوفان غمت بر آب شد تاب
🥀دمی بی یاد دلبر سر نکردی
که عطشان بودی و لب تر نکردی!
🌷 چنان عشق حسینت کرد بیتاب
که جان تو نشد آلوده با آب!
🌹نشد آلوده با آن آب لعلت
اگرچه بوسه زد بر خاک نعلت
🥀 فرات تشنه از مشک تو نوشید
و آب دجله از اشک تو جوشید
🌷مگر دستان تو دست خدا بود!؟
که قطعش، قحطی مهر و وفا بود!؟
🌹چرا دست خدا را قطع کردند!؟
و آب رحمت از ما قطع کردند!؟
🥀چو تیر ناکسی مشک تو را دوخت
تو گویی گلشن جان تو را سوخت!
🌷بمیرم تیر دیگر باز چون کرد!؟
که باغ نرگست را لالهگون کرد!؟
🌹یل بیدست چون از زین نگون شد
نگاه چشمهٔ خورشید خون شد
🥀 سرش چون دید بر دامان زهرا
خدا را دید در چشمان زهرا
🌷 چو رمز«یا اخاء!» سر داد عباس
تو گویی پر به سرور داد عباس
🌹حسین آمد شتابان رو به سویش
دو دستش بوسه داد و کرد بویش
🥀 چنان آهی زد و آنسان به سر زد
که بر جان همه عالم شرر زد!
🌷فتاد از اسب بر روی برادر
چو مهر و مه که جمع آید به محشر
🌹«بر آن آزاده سرو جویباری
بسی بگریست چون ابر بهاری»(۱)
🥀«برآمد ابری از دریای اندوه
فرو بارید سیلی کوه تا کوه»(۲)
🌷 «ز روی دشت بادی تند برخاست
هوا را کرد با خاک زمین راست»(۳)
🌹خروش عرشیان پیچید در دشت
زمین از خون یحیی گشت چون طشت!
🥀 چه گویم!؟ کز رسای آن جوانمرد؛
خدا از چشم زهرا، گریه میکرد!
🌷هنوز آن داغ بر دشت جنون است
و دستانش قلم در نهر خون است
🌹هنوز از خیمهگاه آل قرآن
غریو یا عمو آید ز طفلان!
🥀 تمام لالهها از خون اویند
هَزاران غزل مجنون اویند
🌷 بنفشه تابدار تاب مویش
شقایق آینه افروز رویش
🌹فرات و دجله عطشان لب اوست
فروغ مهر ومه از کوکب اوست
🥀طنین رعد آوای دل اوست
و برق آذرخش از منزل اوست
🌷تمام سروها در سایهٔ اوست
و خورشید جهان همسایهٔ اوست
🌹شقایقها همه آینهٔ اوست
چکاوک ها صدای سینهٔ اوست
🥀 بنفشه سوگوار ماتم اوست
و هر جا لاله سر زد پرچم اوست
🌷دو عالم عاشق ودیوانهٔ اوست
اسیر نرگس مستانهٔ اوست
🌹نوا «نی نوا» هم از دم اوست
بهار باغ شعرش در غم اوست!
🥀 حدیث راه پرخون «نی نوا» کرد
سرودش کربلا در کربلا کرد!
🍀
#صلوات!
❤️
#ابوالفضلفیروزی_نینوا
💐
#محلات؛ شعبان المعظم ۱۳۶۹
🔻تذکر؛
ابیات شمارهٔ(۱-۳)وامیست از مثنوی «خسرو وشیرین»حکیم نظامی گنجوی، شاعرسترگ ق۶
🆔
@banavayeneynava
🦋🌷🦋🌹🦋🥀