4️⃣2️⃣3️⃣ قصه شب 💠 قصه‌ شب: «مسابقه فوتسال و بچه‌های مدرسه معرفت» ✍️ نویسنده: محمدرضا فرهادی حصاری 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: این قصه با هدف اتحاد، همدلی، ولایت‌پذیری و شناخت حیله‌های دشمن نگارش شده است. 🔶 توی یکی از شهرهای میهن بزرگ و عزیزمون «ایران»، چندتا مدرسه وجود داشت که هرساله بین اون‌ها مسابقات فوتبال برگزار می‌شد. امسال هم مثل هرسال این مسابقه برگزار شد و همه توی اون شرکت کردن. 🔷 این مسابقه‌ها یه هفته‌ای طول کشید. وقتی به روز آخر خودش رسید، همه بچه‌ها یکی‌یکی و پشت‌ سر هم سوار مینی‌بوس شدن تا به سالن فوتسال برن. هر تیمی دو تا بازی مهم داشت. تیم مدرسه معرفت تا قبل از این تونسته بود سه تا تیم‌رو شکست بده و اگه می‌تونست این دو تا بازی دیگه رو هم برنده بشه، قهرمان می‌شد. ♦️ همه بچه‌ها دوست داشتن تا بتونن امسال هم مثل سال قبل، قهرمان بشن و به همه مدرسه‌های شهر بفهمونن که چه تیم قدرتمندی هستن. 🔶 بالأخره مینی‌بوس به سالن رسید. همه بچه‌ها وارد سالن مسابقات شدن. تا شروع مسابقه، نیم‌ساعتی وقت باقی مونده بود. بچه‌های مدرسه معرفت، لباس‌های ورزشی خودشون‌رو پوشیدن و شروع به تمرین کردن. کم‌کم با اشاره داور، دو تیم وارد سالن شدن. بقیه تیم‌ها هم روی سکوها رفتن تا بازی رو ببینن. بازی شروع شد؛ یه بازی پرهیجان و جالب. ❇️ ادامه قصه در لینک زیر👇👇 https://btid.org/fa/news/225819 📣📣 هرگونه انتقاد، پیشنهاد و یا کمک در تولید قصه بهتر را با آیدی @T_Child در میان بگذارید. 📎 🔰 معاونت تبلیغ و امورفرهنگی حوزه های علمیه 🌐 btid.org