💢 سخن چین 🔰حکیمی خردمند و دانایی در شهری زندگی می‌کرد. شهرتی که از دانش و فضیلت او برخواسته و حسادت برخی افراد را برانگیخته بود. 🔸روزی مرد حسودی، به نزد حکیم آمد و با لحنی ملامت‌آمیز گفت: آگاه هستی که فلانی چه بدگویی‌ها درباره‌ات کرده است؟ او تو را به بدترین صفات توصیف نموده است. 🔹حکیم با رویی گشاده و تبسم به مرد گفت: او تیری را به سویم پرتاب کرد که به من نرسید؛ تو چرا آن تیر را از زمین برداشتی و در قلبم فرو کردی؟ 🔸حکیم به مرد بداندیش فهماند که نباید به حرف‌های بدگویان اهمیت داد و باید قلب خود را از کینه و نفرت پاک نگه دارد. 🔹او همچنین به مرد یادآور شد که بهترین انتقام از بدگویان، نادیده گرفتن آن‌ها و ادامه دادن مسیر زندگی با آرامش و طمأنینه است. 📎 📎 📎 📎 @banketolidat