🌹شهید طیبه واعظی دهنوی قالی می بافت به چه قشنگی.! ولی در آمدش رو برای خودش خرج نمی کرد . هرچی از این راه در می آورد ، یا برای دخترای فقیر جهیزیه می خرید و یا برای بچه ها قلم و دفتر. حتی جهیزیه خودش رو هم داد به دختر دم بخت ؛ البته با اجازه من. یادمه یه بار برای عیدش یه دست لباس سبز و قرمز خیلی قشنگ خریده بودم. روز عید باهاش رفت بیرون وقتی برگشت درش آورد و گذاشت کنار. ازش پرسیدم :( چرا شب عیدی لباس نوت رو در آوردی؟) گفت:( وقتی پیش بچه ها بودم با این لباس احساس خیلی بدی داشتم ؛ همش فکر می کردم نکنه یکی از این بچه ها نتونه برای عیدش لباس نو بخره .... دیگه نمی پوشمش. "کفش های جامانده در ساحل" @banooyeab