هفت دقیقه در مکتب!
حوصلهای که امام صادق علیه السلام در پاسخگویی به شبهات و سوالات جاهلان و معاندان بخرج میدادند، گمشدهی امروز مدعیان انقلابی گریست
به مناسبت شهادت ایشان مخلص یک نمونه از مناظراتشان را به اشتراک میگذارم
که تصویرگر اعجاز الهی در علم و صبر رئیس مذهب جعفری است
🏴امام صادق (علیه السلام) کلاس درس باشکوهی داشتند و هر روز پس از پایان درس، مخالفان علمی خود را میپذیرفتند و ایرادهای آنها را میشنیدند وپاسخ میدادند
گاهی گفتگو طول میکشید و نمیتوانستتد برای ناهار به منزل بروند، کسی را میفرستادند از بازار نان بخرد و چند لقمه نان میخوردند و و به بحث ادامه میدادند...
◀️یک روز مردی به نام ابوشاکر پس از نماز پیش ایشان آمد وگفت اجازه میدهید که هرچه میخواهم بگویم؟
امام فرمودند: هرچه میخواهی بگو
ابو شاکر گفت: تو چرا شاگردان وشنوندگان دیگر خود را با افسانه فریب میدهی؟
امام: کدام افسانه؟!
ابوشاکر: آنچه درباره خدا میگویی چیزی جز افسانه نیست و تو با افسانه سرایی میخواهی مردم را به پذیرفتن چیزی که نیست واداری
هرچه وجود دارد با یکی از حواس پنجگانه میتوان به وجود آن پی برد
و خدا با هیچ یک از حواس، درک نمیشود پس خدایی وجود ندارد!
◀️ ممکن است بگویی هرچند انسان نمیتواند با حواس پنجگانه خدا را درک کند
ولی با حواس باطنی میتواند به وجود او پی ببرد
❗این سخن هم درست نیست زیرا استفاده از حواس باطن، وابسته به استفاده از پنج حس ظاهری است، نمیتوانی در ذهن خود چیزی را مجسم کنی که در تجسم آن یک یا چند حس ظاهری دخالت نداشته باشد
وقتی تو شکل یک دوست غائب را در ذهن خود مجسم میکنی
ادامه👇