اینم حواشی سفر😁
شب آخری که داشتیم ساک جمع میکردیم.... صبح ساعت ۸ پروازمون بود و من تمام شب داشتم اینور اونور میدوییدم...کلی وسیله داشتیم که جا نشد بیاریم... بچه ها خیلی خوشحال بودن... مخصوصا کوچیکترها... چون فک میکردن یه مسافرته مثل مشهد...یه هفته ای میریم و برمیگردیم😉....
خبر نداشتن قراره یخورده بیشتر طول بکشه😜