حالا یه خاطره با مزه بگم...
یکی از دوستان همسر یبار تعریف میکرد میگفت ما یازده تا خواهر برادر بودیم(بگو ماشاءالله 😊👌) خواهر ها بزرگتر بودن و هر کدوم از خواهر ها یکی از برادرها رو به فرزندی پذیرفته بود😁
میگفت هر وقت خواهرام با هم دعواشون میشد بچه های همدیگه رو فُش میدادن😁که همون برادرها باشن.....
خداییش قدیم زندگی ها قشنگ تر بود... راحت تر بود.... هیجان انگیز تر بود...سالم تر بود....بخاطر همین چیزها😊