اینجا یکی هست که خیلی ناخواسته و اتفاقی این شکلی شده😁
بدین صورت که علی گفت بزار من موهاشو کوتاه کنم...ماشین برداشت و ... یهو دیدیم عههه جاده باز شد😅
بچه ها داشتن غر میزدن که زشت شد و وقتی بلد نیستی چرا دست میزنی
که خودم وارد عمل شدم و گفتم بابا دو تا تار مو که ارزش ناراحتی نداره، خیلی هم خوشگل شده ،شبیه نارگیل😁 یا کیوی یا😜😂
کلی هم خندیدیم و ماجرایی که میرفت تبدیل به یک اتفاق ناراحت کننده بشه به خوشی تمام شد.
خیلی وقتها همین اتفاقات ساده اس که با درایت ما تبدیل به یه ناراحتی یا خوشحالی بزرگ میشه...
این ما هستیم که تعیین میکنیم☺️❤️
به خانوادهی پر جمعیت ما بپیوندید☺️👇
http://eitaa.com/bano_sadeghy
در روبیکا هم همراهمون باشید💞👇
https://rubika.ir/banosadeghy
(از اینکه مطالب را با ذکر منبع نشر میفرمایید متشکریم🌹)