✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 آیات ۷۴ تا ۷۹ سوره أنعام 🌹 بخش ۲ 🔴 این آیات همانند سایر آیات سوره انعام در مکه نازل شده است. ترجمه آیات و کلمات در جلسه قبلی بیان شد در این جلسه به شرح آیات می پردازیم. از آنجا كه جنبه مبارزه با شرک و بت ‌پرستى دارد، در اينجا به گوشه ‌اى از سرگذشت ، اشاره نموده، مى ‌فرمايد: «وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْناماً آلِهَةً؛ و هنگامی که ابراهیم به پدرش آزر گفت: آیا بت هایی را به عنوان معبود خود انتخاب می کنی؟» آزر عموی ابراهیم بود که را تربیت کرده بود به این خاطر به او پدر می گوید البته بعضی هم آزر را جد مادری ابراهیم نامیدند. نام پدر ابراهیم تارخ بود که او خداپرست بود. باز ابراهیم به عمویش گفت: «إِنِّي أَراكَ وَ قَوْمَكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ؛ قطعا من تو و قومت را در گمراهی آشکار می بینم» چه گمراهى از اين آشكارتر كه مخلوق خود را معبود خود قرار دهد، و موجود بى ‌جان و بى ‌شعورى را پناهگاه خود بپندارد و حلّ مشكلات خود را از آنها بخواهد همانطور كه ، ابراهيم را از زيان هاى بت ‌پرستى آگاه ساخت همچنين مالكيّت مطلقه و تسلّط پروردگار را بر تمام و به او نشان داد که می فرماید: «وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ؛ و این گونه فرمانروایی و مالکیت خود را بر آسمان ها و زمین به ابراهیم نشان می دهیم» و سپس مى‌فرمايد: «وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ؛ تا از یقین کنندگان شود» شکّ نيست كه يقين استدلالى و فطرى به يگانگى خدا داشت، امّا با مطالعه در اسرار آفرينش اين يقين به سر حدّ كمال رسيد. از اين به بعد موضوع فوق را به طور مشروح بيان نموده و استدلال را از افول و غروب ستاره و خورشيد بر عدم الوهيّت آنها روشن مى ‌سازد. مى‌ فرماید: «فَلَمّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأى كَوْكَباً قالَ هذا رَبِّي فَلَمّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ؛ پس وقتی شب او را فرو گرفت، ستاره ای دید گفت: این پروردگار من است؛ هنگامی که ستاره غروب کرد، گفت: من غروب کنندگان را دوست ندارم» بار ديگر چشم بر صفحه آسمان دوخت، اين بار قرص سيم‌ گون ماه با فروغ و درخشش دلپذير خود بر صفحه آسمان ظاهر شده بود «فَلَمّا رَأَى الْقَمَرَ بازِغاً قالَ هذا رَبِّي فَلَمّا أَفَلَ قالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضّالِّين؛ هنگامی که ماه را در حال طلوع دید گفت: این پروردگار من است؛ پس وقتی ماه غروب کرد، گفت: یقینا اگر پروردگارم مرا هدایت نکند بدون شک از گروه گمراهان خواهم بود» در اين هنگام به پايان رسيده بود «فَلَمّا رَأَى الشَّمْسَ بازِغَةً قالَ هذا رَبِّي هذا أَكْبَرُ فَلَمّا أَفَلَتْ قالَ يا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمّا تُشْرِكُونَ؛ پس وقتی را در حال طلوع دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگتر است؛ و هنگامی که غروب کرد، گفت: ای قوم من! بی تردید من از آنچه شریک خدا قرار می دهید بیزارم» اكنون كه فهميدم در ماوراى اين مخلوقات متغيّر و محدود و اسير چنگال قوانين طبيعت، خدايى است قادر و حاكم بر نظام كائنات «إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ؛ همانا من به دور از انحراف و با قلبی حق گرا همه وجودم را به سوی کسی که آسمان ها و زمین را آفرید، متوجه‌ کردم و از مشرکان نیستم» در اين كه چگونه موحّد و يكتاپرست، به ستاره آسمان اشاره نموده و مى ‌گويد: «هذا ربّى» (اين خداى من است) بايد بگوييم علیه السلام اين را به عنوان يک خبر قطعى نگفت، بلكه به عنوان يک فرض و احتمال براى تفكّر و انديشيدن، اين سخن را بر زبان جارى كرد. و يا مفهوم آن اين است كه به اعتقاد شما اين خداى من است ⬅️ پیام های آیات در جلسه بعدی.... ✍تهیه و تنظیم : استاد عاشوری