✒️بال پرواز!
◇شب آخر است، تنها ترنم کلام خداوند به گوش می رسد!
گویی همه به اعتکاف نشسته و کلمه خدا را فریاد بر می آورند ، پژواک این صداها با سکوت شب در آمیخته و سکون را به رمیدن وا داشته است !
ترس آن بود که مردمی که رؤیای سرگشتگی در چشمان شان است از هر سویی به حرکت در آیند و با آن نغمه ها در آمیزند و وجدان های خود را تصحیح کنند!
◇سواری که نگهبان چادرهای سیاه کوفه است ، روی اسبش میخکوب نغمه ها شده با دستان بر زین اسب تکیه زده و خاموش مانده، همچون خاموشی شب تیره !
از آن سو زوزه های بریده بریده گرگها از چادر های ظلمت سپاه جهل بر وحشتش می افزاید !
•دو دیگر که پیاده در نزدیکی خیمه های سپاه به نگهبانی پرسه می زنند، در خاموشی ترسناکی غرقه شدند و شب را با گام های سرگشتگی می پیمایند!
•این همان ترسی است که سر و پای فرماندهان سپاه اضطراب و جهل کوفه را فرا گرفته است!
•تدبیر لشکر شیطان بر آن شد تا سوارانی برای ایجاد زحمت و همهمه به دور چادر ها سپاه حسین گسیل دارند تا ترنم دعا و نماز و قرآن شان را کنار نهند و یا با همهمه نگذارند آواهای روحانی به گوش این متحیران و سرگشتگان برسد!
◇دراین سو در خیمه ها و یا زیر نور ماه، مردان و زنانی پیمان های خود با خداوند بر بنیاد عشق و آرمان های حسین بن علی تجدید می کنند!
•برخی نماز را به نماز پیوند می زنند و در تأمل و اشراق فرو رفته اند!
برخی فارغ از جمع در میان جمع به تأمل نشسته و در استغراق و اندیشه به خشوع در آمدند و آرامش شب را تضمین کرده اند.
◇بانگ اذان به صدا در آمده است،
هر یک به آرامش و وقار روانه محل عروج شده اند و اندیشه جان شان را در خود پوشانده است!
این توصیه پیامبر خداست که در این جمع عینیت یافته است. در بیانی فرمودند: با آرامش و وقار به نماز بروید و آشفته و شتابان نروید.
◇ از نگاه این مردان و زنانی که در شمار اندک، ولی در عظمت بسیار بالا، نماز تنها عمل نیست بلکه یک اندیشهای است در عمل و دارای عملی است در اندیشه!
از این رو نباید برای آشفتگی و شتاب در آن راهی باشد تا مانع پیوستگی و نظم تفکر گردد!
◇اذانی که به سوی ارواح شان روانه شده، صرف الفاظ نبود، روحانیت و معناست، زیرا این چنین اذانی با موقعیت و سطح خاص خود ، بسی فراتر از الفاظ و گویاتر از آن است.
•هستی درون ناشناخته آدمی در این محیط و فضا تحت تأثیر معانی مطلق قرار می گیرد، هر یک از کلمات معناهایی هستند که هنوز خشک نشده، به احساس و روانی روی آورده، سریعا به تموج در آمده و به تجرد می رسند و در احساس روان به معنای مطلق تبدیل می شوند.
◇ این ادراک و جلوه آسمانی ،یاد اذان آن صبحدم، آدمی را به خشوع وا می دارد .
تأثیر ژرف آن از خاطره و اندیشه محو نخواهد شد !
• برای بیان این حالت و معنا کلمات و الفاظ عقیم و ناتوانند!
◇سراسر وجودشان یکجا متمرکز شده و هر ناظری را به سوی مغز و معنای آیات قرآن و نماز در آن شب فراموش نشدنی می برد!
◇اذان برای نماز صبح نیلگون عاشورا نواخته می شود و بر فراز هیاهوی زندگی بلند شده و جذبه ای به سوی نماز را در درون شان ایجاد کرده است.
◇امام در جلوی صفوف چند ده نفره سپاه بزرگ و با عظمتش، زیر بار یک آسمان شکوه و معنا نماز را آغاز کرده است، همه هستی فروتنانه تعظیم شان می کنند!
تندیس های صبر و ایستادگی و عشق که خشوع شان عظمت بی پایانی است وکرانه اش ناپیدا و در گستره هیچ اندیشه و خیال نگنجد و حد نپذیرد و توصیف نشود:
•عباس باشکوه اخلاق و خشوع بی مانندش!
•علی اکبر با و سیرت و سیمای نبوی اش !
• قاسم با عشق و وفای خالصانه اش به عمویش!
•پسران شریف زاده مدینه و نورچشمان زینب کبری باحلم و فهم شان!
• پسران ام البنین، نماد ادب و تکریم به برادرو معلم شان، عباس!
• حبیب حسین با عظمت و عزتش!
• مسلم بن عوسجه با ابهت و مناعتش!
•بریر با عشق و ارادتش به علی بن ابیطالب و اشک های جاری بر گونه هایش!
جون با صفا و صداقتش که از ابوذر آموخته !
زهیر، مرد غنی عرب، با قداست درک فقرش و رجعت بی مانندش !
و.....
جمال و جلال و شکوه این جماعتی که بر پا شده، در رفرف ملک و ملکوت همه را به اعجاب نشانده است و متحیر و مجذوب خود ساخته است!
• کلیم خدا از آن به اقتباس نور به تمنا نشسته !
•خلیل خدا از آن خلت و اطمینان می جوید!
و مسیح کلمه خداوند، کلمه ای از این زیبا ترین کلمات خداوندی از حسین که همه اش کلمه شده به تقاضا نشسته.
•سلیمان نبی که قدرت و سلطه اش بر جهان بی حصر و حد بوده در حسرت قدرت جذبه حسین به تماشا ایستاده !
و ایوب که تندیس صبر است از حلمش ،آلام خود به نسیان سپرده و
داود که زبور او دلها را ربوده از نغمه نمازش به وجد آمده است !
◇نخستین صدایی که طنین انداز شد " الله اکبر" است که بزرگی این جمع گواه روشنی بر کبریایی اوست!
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🌐 کمیته فرهنگی و آموزشی اربعین
@farhangiarbaeen