خستگی هایت بجانم مرحمتی فرما....! غریبه شده ای... آنقدر که می‌ترسم حتی یواشکی نگاهت کنم که اگر اتفاقی نگاهت به نگاهم افتاد خنده ی از سر تمسخر روی لبهایت بنشیند و ذوق را در دلم بخشکاند می‌ترسم مسیرم را عوض می‌کنم از کوچه هایی می‌روم که مسیر تو نباشد می‌ترسم اگر اتفاقی مرا دیدی غریبگی نگاهت درجا جانم را بگیرد می‌ترسم حافظه ات یاری نکند یادت نیاید که این غریبه چقدر دوستت داشت چقدر دوستت دارد و هرگز نفهمی چقدر و تا کجا دوستت خواهد داشت...♡ 🦋 ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄ 🆔 @banoye_taraz