روزها را می‌شمارم... تا ! را ورق می‌زنم... می‌رسم به ! رجب و شعبان ندارد... همه‌اش نشانی از تو دارند! حکایت این عشق... از کودکی است! پس قبول کن ماجرای این دل‌بستگی... سَرِ دارز دارد! دست خودم نیست که! پس قبول کن هرشبِ جمعه... هر لحظه‌ی من... هر شبِ من... با یاد کربلا سپری می‌شود! پس قبول کن... جز تو... هوای کسی در سَرَم نیست!