هدایت شده از نجمه کبیریان
اولا بارها اتفاق افتاده که این پیش بینی ها کاملا برعکس اتفاق افتاده است الان حرف پیش بینی آب و هوا نیست و حتی موضوع نفی یا تردید آنها، در "نقش دعا در بارش باران نیست" که شما بخواهید پاسخ دهید و برای اثباتش خدا و فرشتگان و ... را بیاورید تا شهادت دهند! بلکه انکار و یا دست کم تردید آنها، در اصل وجود خداوند خالق و مالکیت، ربوبیت و رزاقیت اوست.  در نظر این افراد علت هر چیزی خودش است! که البته این نظر هم به لحاظ عقلی، فلسفی و حِکمی باطل است و هم به لحاظ علوم طبیعی باطل می‌باشد. ●- آنها می‌گویند: زرافه در منطقه‌ای قرار گرفت که علوفه و گیاهان زمینی کم بود، اما درخت وجود داشت، لذا آنقدر گردن کشید تا از برگ درختان بخورد که گردنش دراز شد! اوران اوتان دید سخت می‌نشیند و نمی‌تواند راحت از این شاخ به آن شاخ بپرد، پس آنقدر دستانش را کشید که دراز شد! قورباغه دید خوراکش در آب بیشتر است، خودش را دو زیسته کرد و ...! ●- این دسته از افراد، خواه دانشمند باشند و یا بی‌سواد، تا به دو تا قانون در خلقت و نظم جهان پی‌برند، گمان می‌کنند که اول باید خالق جهان و قوانین حاکم بر آن را نفی کنند! می‌گویند: چون فهمیدیم که چگونه جَنین از نطفه پدید می‌آید، پس خدایی نیست! – چون به وجود برخی از کهکشان‌ها و سیاه‌چاله‌ها و قانون جاذبه یا چگالی‌ها پی بردیم، پس خدایی نیست! – چون نسبت به گردش زمین و پیدایش فصول و ... علمی یافتیم، پس خدایی نیست و ...! و چنان قوانین علمی و نظم حاکم بر جهان را برای اثبات عدم وجود خداوند متعال دلیل می‌آورند که گویی: اگر خدایی باشد [که هست]، دیگر هیچ نظم و قانونی نباید بر ذره ذره‌ی عالم هستی و تعامل آنها با یک دیگر و اثر و مؤثری وجود داشته باشد! در حالی که تمامی یافته‌های علمی، قبل از هر چیزی اثبات وجود "علیم" می‌باشد. انسان عاقل، وقتی با این عظمت خلقت، اندازه‌ها، قوانین مترتب و نظم حاکم مواجه می‌شود؛ با خود می‌گوید: «اینها نه از هیچ خلق شده‌اند، و نه من آنها را نه من خلق کرده‌ام و نه دیگرانی که مثل من هستند آفریده و اداره‌اش می‌کنند، پس حتماً خالقی علیم، حکیم، قادری وجود دارد که ربوبیت (تدبیر، اداره و تربیت امور) می‌کند». خداوند سبحان، در مقابل این گمان‌های غلط، پرسش‌هایی عقلی و استدلالی مطرح می‌نماید که پاسخش نیز در خودش هست: «أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ * أَمْ خَلَقُوا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بَلْ لَا يُوقِنُونَ * ...» (الطور، 35 و 36) ترجمه: یا آنها بی هیچ آفریده شده‌اند، یا خود خالق خویشند؟! * آیا آنها آسمانها و زمین را آفریده‌اند؟! [خیر] بلکه آنها جویای یقین نیستند! دعا و استجابت آن نیز یکی از سلسله علل در نظم عالم است و چیزی خارج از نظم و قوانین حاکم بر خلقت نمی‌باشد، بنابراین، انسان عاقل و مؤمن می‌داند که اگر خداوند سبحان را بخواند، و چیزی از او بخواهد، و او نیز مستجاب نماید [هر چند بارش باران یا ...]، نه تنها عجیب و غریب و غیر قابل باور نیست، بلکه خودش به همین مهم امر کرده است و کسانی را که دعا نمی‌کنند، "مستکبر" خوانده است: «وَقَالَ رَبُّكُمُ ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ إِنَّ الَّذِينَ يَسْتَكْبِرُونَ عَنْ عِبَادَتِي سَيَدْخُلُونَ جَهَنَّمَ دَاخِرِينَ» (غافر، 60) ترجمه: پروردگار شما گفته است: «مرا بخوانید تا (دعای) شما را بپذیرم! کسانی که از عبادت من تکبّر می‌ورزند به زودی با ذلّت وارد دوزخ می‌شوند!» پس، در این نظام خلقت و هدایت، ارتباط بین خالق و مخلوق، ربّ و مربوب، رازق و مرزوق، مالک و مملوک و در یک کلام "عبد با معبود حقیقی" وجود دارد، پس "دعا" نیز اثر خود را دارد. https://b2n.ir/b16139 علت این توهمات و یاوه گویی ها این است که با فلسفه دعاها آشنا نیستند، بدیهی است که دعا فقط برای آمدن باران نیست بلکه یکی از فلسفه های نماز باران درخواست افزایش باران از خداوند بخشنده و وهاب است. همانند کسی که شغل و درآمد دارد اما با خواندن دعای رزق و روزی از خداوند می خواهد که روزی مادی و معنوی او را افزایش دهد این توکل و توسل علاوه بر امید دادن هنگام نقص ها و کمبودها زمینه ساز استجابت دعا ها نیز هست. خداوند در قرآن کریم به بندگان امر می کند: «اُدْعونى اَسْتَجِبْ لَكُمْ»سوره غافر، آيه ۶۰؛ بخوانيد مرا، تا پاسخ دهم شما را.  امام على عليه السلام می فرمایند : اَعْلَمُ النّاسِ بِاللّه ِ اَكْثَرُهُمْ لَهُ مَسْاَ لَةً ؛ غرر الحكم ، ح ۳۲۶۰. خداشناس ترين مردم، پر درخواست ترين آنان از خداست . پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله فرمودند: مِن سَعادَةِ ابْنِ آدَمَ اسْتِخارَةُ اللّه ِ و رِضاهُ بِما قَضَى اللّه ُ و مِن شِقْوَةِ ابْنِ آدَمَ تَرْكُهُ اسْتِخارَةَ اللّه ِ و سَخَطُهُ بِما قَضَى اللّه ُ؛ تحف العقول، ص ۵۵. از خوشبختى انسان، درخواست خير از خداوند و خشنودى به خواست اوست. و از بدبختى انسان است كه از خدا، درخو