هدایت شده از حسین ستوده
شما بشریت خوب را با انسانیت اشتباه فرض کرده اید. در میان حیوانات هم حیوانات اهلی و خوب و مهربان و با وفا هم داریم در روایت هست که سگ ده ویژگی خوب دارد. آیا وجود این مهربانی و وفا و مانند آن نشانه انسانیت است. معیار انسانیت این چیزها نیست. انسانیت بدون دین اصلا معنا ندارد. اصلا دین آمده تا انسان را انسان کند و به او انسانیت بدهد و هیچ عاملی مانند دین این کار را نمی تواند انجام دهد. دین به انسان آگاهی و آزادی می دهد و معیار انسانیت همین آگاهی و آزادی است که روی هم می شود اختیار. بدون دین انسان اسیر و بنده خیلی چیزها می شود و آزادی خود را از دست می دهد و دیگر به کسی که بنده نفس و شهوت و قدرت و ثروت است نمی شود انسان خطاب کرد. فقط بندگی خدا است که انسان را از بند بندگی همه خدایان دروغین آزاد می کند و علم دین هست که آگاهی می بخشد و انسان را به زندگی اختیاری می رساند و آموزش بندگی و پرستش خدا به عهده دین است. رشد انسانیت هدف خودسازی، هدف خودسازی انسانی رشد و کمال انسانی است. یعنی موضوع خودسازی دقیقا انسانیت انسان است. منظور ما از انسانیت همان حقیقت انسان است. به انسان که انسان گفته می شود به خاطر وجود انسانیت در او است. انسانیت انسان به روح او است؛ یعنی انسانیت یک خاصیت روحی است و ربطی به بدن و زندگی طبیعی انسان ندارد. شکی نیست که قرآن انسان را مرکّب از روح و بدن می ‌داند و آیه «فَإِذَا سَوَّیتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِی» «هنگامی که ساخت بدن او را به پایان رساندم و در او از روح خود (یک روح شایسته و بزرگ) دمیدم». از این آیه و آیات دیگر استفاده می‌شود که حقیقت روح چیزی غیر از بدن است و تا آن نباشد انسان به وجود نمی‌آید. پس انسانیت انسان به روح او است و هر چیزی که کمال برای روح باشد، کمال انسانی محسوب می شود. اکنون سوال در این است که این انسانیت چیست. معیار آن کدام است. چگونه می شود انسانیت را شناخت. در این زمینه مکاتب مختلف دیدگاه های مختلفی ارایه کرده اند که فعلا به آنها نمی پردازیم چون خیلی مفصل است خودتان در این زمینه تحقیق کنید بدست می آورید. معیار انسانیت در مکتب توحیدی اسلام! معیار انسانیت قوت مظهریت انسان نسبت به صفات و کمالات الهی است . به هر مقدار که انسان به خدا نزدیک می شود و مظهر صفات وکمالات الهی می گردد، انسان تر می گردد و بر دیگران برتری می یابد. علامت وجود انسانیت و کمال در اشخاص انسانی وجود توانایی تاثیر گذاری مثبت انسانی در آنها است. هر کس به هر مقدار که بتواند در محیط اطراف خود تاثیر گذاری مثبت انسانی ایجاد کند انسان تر است. تاثیر گذاری مثبت انسانی همان اقتدار ولایی در انسان است. پس می توان به وضوح اشاره کرد که مرتبه ولایی هر کسی دلالت بر مرتبه شکوفایی انسانیت و کمال در او دارد. اولیای معصومین (ع) در راس قله و هرم انسانیت و توانایی و کمال انسانی هستند، چون نزدیک ترین انسان ها به خداوند می باشند و از قدرت تاثیر گذاری بی پایانی در عالم تکوین و تشریع برخورداراند. راه رسیدن به انسانیت و کمال، توحید و خداپرستی است و خلافت الهی اوج قله انسانیت و کمال است. بنابراین هم علم از عوامل موثر در انسانیت است هم قدرت هم اراده هم محبت و هم اخلاق و هم عقل و هم سایر صفات و کمالات الهی. همه این امور ارکانی هستند که در بروز انسانیت دخالت دارند. ابرگروه( براهین )پاسخگویی به شبهات‌مذهبی وسیاسی روز در ایتا👇 http://eitaa.com/joinchat/925368339Ca1732dd521 کانال《 براهین 》👈 @barahin