*- بفرمایید: دست کم، نگاهی هر چند سطحی و گذرا، به آموزه‌های انبیای الهی و در رأس آنان پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله، در مورد آزادی، شادی، نشاط، امید، دستگیری از دیگران، خوشحال کردن و خنداندن راستین و... می‌انداختید و بعد خود را به جای آنان فرض می‌کردید و شعار می‌دادید! *- بفرمایید: نه تعریفی از انسان داری، نه می‌دانی که آزادی یعنی چه؟ نه از غم و شادی نوع بشر با خبری و نه از آموزه‌های انبیای الهی چیزی می‌دانی ...؟ تازه خود را به جای پیامبران تصور می‌کنی؟! این یعنی فقط جهل، تکبر و خودبزرگ‌بینی داری، به اضافه کفر و بدخواهی نسبت به انسان، درست مثل ابلیس رجیم! *- بفرمایید: حتی دیدن بشری با اندیشه‌ها و ادعاهای شما نیز خنده‌دار نیست، بلکه تأسف‌آور و گریه درآور است. *- بفرمایید: الآن که پیامبر نیستید، دست کم بفهمید که کی هستید و جایگاه شما کجاست و چه تکالیفی دارید؟ پس در جایگاه خود قرار گیرید، طغیان نکنید، فاسق (خارج از پوسته‌ی خود) نشوید و به تکالیف خود عمل نمایید. *- بفرمایید: آنان که منکرند، به جز سلب آزادی، ظلم، جنایت، تجاوز، قتل‌عام و بچه‌کُشی، چه دستآورد و تحفه‌ای برای بشریت داشتند؟!  الف – آنهایی که تلاش می‌کنند انسان را از اول و آخر خود غافل کنند، نه تنها به عقل و شعور انسان اهانت می‌کنند، بلکه تمامی آزادی‌های حقیقی‌اش را سلب می‌کنند و او را به استثمار می‌کشند و هر آن چه از آزادی ظاهری نیز شعار می‌دهند، در جهت سوء استفاده‌ی مجانی خودشان است. ب – اگر انسان اول و آخر حقیقی «توحید و معاد» را نشناسد، نه تنها "گریه و خنده‌اش" فقط جنبه فیزیکی و تحرک عضلات و بی‌تأثیر است، بلکه نسبت به همه چیز بی‌تفاوت می‌شود. عاقل و دیوانه، ظالم و مظلوم، با اخلاق و فاسد و ... نزدش مساوی خواهند بود، چرا که آخرش نابودی و به هیچ رسیدن است، و این همان خواست منکران توحید، معاد و نبوت می‌باشد. ج – کسی که نمی‌داند از کجا آمده، در کجا هست، چه شرایطی دارد، چه تکالیفی دارد، دوست و دشمنش کیانند؟ به کجا می‌رود و نتیجه چه خواهد شد؟ در جهالت و پوچی محضی به سر می‌برد که خنده و گریه‌اش هیچ فرقی با هم ندارند. د – این شعارها که فقط و فقط قالب و شکل «لفاظی» دارند، هدفی را جز دعوت به جهل و کفر و بالتبع آن تسلیم خدایان، پیامبران، کتب و امامان دروغین شدن ندارد. ۲