نماز و روزهای که به خاطر آن پول دریافت شود، چه ارزشی دارد؟
فرق است بین داعی عمل و غایت عمل
داعی عمل یعنی ایجاد انگیزه برای انجام دادن عملی که این مرحله قبل از انجام عمل اتفاق می افتد و غایت عمل یعنی هدف اصلی انجام عمل که در حین انجام عمل واقع می شود
پولی که برای نماز و ورزه استیجاری داده می شود داعی عمل است یعنی قبل از انجام عمل ایجاد انگیزه می کند برای انجام عمل ولی غایت که همان قصد تقرب به خداست در حین انجام عمل باید باشد لذا شخص با دریافت پول برایش ایجاد انگیزه می شود تا اقدام به خواندن نماز و روزه دیگری کند ولی باید از ابتدای شروع عمل، قصد تقرب داشته باشد .
در عموم موارد، اگر پولی در کار نباشد، شخص اجیر هیچ انگیزه ایی ندارد که به نیت میت ما اقدام به نماز و روزه نمیکند. لذا باید برای او انگیزه ایجاد کرد ولی در هر حال او از ابتدای شروع عمل باید نماز و روزه را با نیت خلوص وتقرب به خدا انجام دهد
لذا اگر کسی پول را دریافت کند و وقتی به نماز میایستد، نیت قربه الی الله نداشته باشد و به خودش بگوید من فقط وظیفه دارم مثل ورزش کردن خم و راست شوم، این نماز نه تنها ارزش ندارد، بلکه باطل است اما درست است که انگیزه وقت گذاشتن برای نماز از سوی شخصی که پول گرفته تا حدودی مادی است ولی همانطور که گفته شد این در مرحله دعای عمل وایجاد انگیزه است که قبل از تحقق عمل است ولی بعد از این مرحله وقتی که شخص اقدام به انجام نماز وروزه کرد باید غایت وهدف عمل او تقرب الهی باشد و هنگام نماز به خداوند توجه داشته باشد وقصد تقرب کند.
ضمن اینکه گفتن ذکر خدا و … گرچه در آغاز با انگیزه کارگری برای دیگری باشد، در نمازگزار بی اثر نیست هرچند ارزش آن نسبت به نمازی که بدون هیچ چشمداشتی باشد کمتر است. مرزهای فقه بسیار دقیق است. در واقع خم و راست شدن نماز استیجاری در برابر پول نیست بلکه قرار است پول را برای وقت و انرژیای که میگذاریم دریافت کنیم. نیت، رضای خداوند است.
آیا این کار مشابه بهشت فروشی کشیشان نیست؟
بهشت فروشی، تفاوتهای زیادی با نماز و روزه استیجاری دارد:
۱ – در مسیحیت، شخص گناهکار در زمانی که زنده است نیز میتواند با پرداخت مبلغی موجب بخشش گناه خود شود در حالی که در نماز و روزه استیجاری، زمان حیات تنها وظیفه ما سعی در جبران توسط خودمان است.
۲ – در مسیحیت، قول بخشیده شدن داده میشود اما در اسلام، کسی که نماز و روزه را به جای میت به جای میآورد ادعای بخشیده شدن شخص را ندارد بلکه بخشیده شدن او، چیزی میان وی و خداوند است و کسی که نماز و روزه را انجام میدهد همچون کارگری است که به خدمت دیگری در اختیار دیگری در آمده و بر اساس دستور او نماز و روزه به جا میآورد.
۳ – در اسلام بازماندگان میتوانند و بهتر است خودشان واجبات میت را ادا کنند و به استیجار (پول دادن برای اینکه کسی دیگر بخواند) کشیده نشود. در واقع در اسلام دریافت این پول در انحصار عالمان نیست و آنها در این موضوع با بقیه مردم برابرند اما در مسیحیت، اولویت با پرداخت پول به کشیش است.
نکتهای که یادآوری آن مهم است، این است که قرار نیست همیشه بین اسلام و مسیحیت تقابل و جنگ برقرار کنیم. بسیاری از باورهای پایه ادیان ابراهیمی با وجود تحریفات بسیار، اشتراک دارد. قرآن کریم، از مسیحیت با تجلیل یاد کرده است هرچند وظیفه کسی که حق بودن اسلام را میفهمد را، مسلمان شدن میداند. انصاف این است که اگر پول دریافتی کشیشان به عنوان صدقه دادن برای صاف شدن دل نسبت به توبه باشد، فوایدی هم برای آن میتوان درک کرد اما از نگاه اسلامی، اگر به عنوان خبر قطعی از بخشش الهی باشد؛ اگر زمینه اعتراف به گناه را فراهم کند و اگر بازدارندگی گناه را کم کند، نادرست است.