کانال براهین پاسخگویی به شبهات مذهبی وسیاسی روز
شکرخدا اولین قائم مقام رهبری ضد انقلاب بود (منتظری) چیزی که خودشان گفتند اولین امام جمعه ی ایران
این به اصطلاح شبهه، مدت زیادی هست در فضای مجازی (وایبری و ...) طرح و منتشر شد، اما واقعاً باید به هر چه می‌گویند، پاسخ داد؟! این که همان منفعل شدن است و همان چیزی است که آنها می‌خواهند. دقت داشته باشیم که به حقیتی، واقعیتی و به هر حرکتی، از هر زاویه‌ای و با هر عینکی می‌شود نگاه کرد؛ با هر نوع موضعی می‌توان برخورد کرد و هر چیزی در موردش گفت و نوشت. نگاه‌هایی واقع بینانه است و ضعف و قدرت را با هم می‌بیند – نگاه‌هایی خوش‌بینانه‌یِ ساده لوحانه است و هیچ ضعفی را نمی‌بینند؛ و بعضی هم نگاه مگسی دارند و اگر تعفنی باشد، فقط آن را می‌بینند و از همان ارتزاق می‌کنند تا حیات‌شان ادامه یابد، بعضی حتماً باید با عینک ببینند، اما فقط با عینک بغض و کینه و عداوت و بدبینی می‌بینند. برخی خدا و پیامبر اکرم صلوات الله علیه و آله را نیز مسخره کرده و می‌کنند، حالا دهن کجی آنها به انقلاب و این نظام که چیزی نیست: «یا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا یأْتِیهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُوا بِهِ یسْتَهْزِؤُون» (یس، 30) ترجمه: دریغا بر بندگان! كه هیچ فرستاده‏اى بر آنها نمى‏آمد مگر اینكه پیوسته او را استهزا مى‏كردند. حال آیا باید هر چه می‌گویند در نظر ما خیلی مهم جلوه کند و پاسخ بگوییم؟! پس اگر پاسخ می‌دهیم، اهمیت دادن به آنها نیست، بلکه پاسخ به هموطنان واقع‌بینی است که مخاطب سؤال و شبهه قرار گرفته‌اند، به ویژه جوانانی که در گذر انقلاب قرار نداشتند. 1– ایمان، نه تنها برای امثال آقای منتظری، بلکه برای هیچ کس ثابت نیست و ممکن است که «ایمانِ مستودع» باشد، یعنی برگردد. لذا همان طور که حضرت امام خمینی رحمة الله علیه، با تأسی به آموزه‌های اسلامی فرمودند: «ملاك حال فعلی افراد است»، شرایط و مواضع افراد در اوقات متفاوت، مختلف می‌شود. الف /1- در هر حال مطرح شدن آقای منتظری به عنوان "قائم مقام رهبری"، از سوی امام (ره) نبود. ایشان از همان ابتدا وی را شایسته این مسئولیت بزرگ نمی‌دانستند، چنان چه  در پاسخ استعفای وی چنین تصریح کردند: «رهبری نظام جمهوری اسلامی کار مشکل و مسئولیت سنگی و خطیری است که تحملی بیش از طاقت شما می‌خواهد و به همین جهت، هم شما و هم من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودیم و در این زمینه مثل هم فکر می کردیم...» در هر حال رهبری انقلاب هیچ گاه به دست وی نیافتاد که بگوییم به دست نااهلان افتاد. 2 - مرحوم آیت‌الله طالقانی رحمة الله علیه، به هیچ وجه حامی منافقین نبوده است و این تهمت بسیار بزرگی به ساحت مقدس ایشان می‌باشد. «سازمان مجاهدین خلق» نیز پیش از انقلاب "سازمان منافقین" نشده بود، با بسیاری از روحانیون نیز ارتباط داشت، اما پس از انقلاب، آزادی مسعود رجوی از زندان و کودتای درون سازمانی و ...، به یک سازمان تروریستیِ منافق مبدل گردید. امام با کسی تعارف نداشت، هیچ گاه یک روحانی حامی منافقین را امام جمعه نمی‌کرد و در وصفش نمی‌فرمود: "زبان او مانند شمشیر مالک اشتر بود". 3 – مرحوم دکتر شریعتی (ره) نیز معلم انقلاب نبود. مگر مردم ایران به تعلیم مرحوم دکتر شریعتی انقلاب کردند؟! این چه ادعا و افترای بیجا و سخیفی است! مرحوم شریعتی، پس از انقلاب به مراتب معروف‌تر از پیش از انقلاب شد، در حالی که خودش دیگر نبود. مرحوم دکتر شریعتی، استادی بود که در سال 1334 تحصیلات دانشگاهی خود را در رشته ادبیات و علوم انسانی در مشهد آغاز کرد – در سال 1337 به علت شاگر اولی بورسیه فرانسه شد – در طی تحصیل در فرانسه با اندیشه‌های ما‌سینیون، گورویچ‌ و ژان پل ‌سا‌تر آشنا شد که مبتنی بر نظریات اومانیستی و اگزیستانسیالیتی بودند و در سال ۱۹۵۹ میلا‌دی‌ به‌ سا‌زما‌ن‌ آزادیبخش‌ الجزایر می‌پیوندد ...؛ این دکترای جامعه‌شناس، به اسلام و تشیع اعتقاد و علاقه داشت و از روحیه‌ای مبارزاتی نیز برخوردار بود. در ابتدا گرایشاتی به نهضت ملی ایران به رهبری دکتر مصدق داشت، چندین جلسه در حسینه‌ی ارشاد سخنرانی کرد و چندین بار نیز توسط ساواک دستگیر شد .... حال خدایش رحمت کند، اما چه ربطی به «معلم انقلاب اسلامی» دارد؟! 4 – چه کسی گفته که بازرگان به عنوان اولین نخست‌وزیر ایران، جاسوس امریکا بوده است؟! بله خط و نگاه "نهضت آزادی" انحرافات بسیاری داشت، بیشتر "ملی‌گرا" بود تا اسلامگرا و انقلابی. اکنون نیز بازمانده‌هایی چون دکتر یزدی، سنگ امریکا به سینه می‌زنند، اما چه کسی تا کنون ادعا کرده که بازرگان جاسوس امریکا بوده است؟! تردیدی نیست که مانند عموم مردم، ولایت‌پذیر نبود، رأی خود را صائب می‌دانست (مانند بسیاری از مسئولین امروز). 1/4 – بازرگان را ما مردم انتخاب کردیم، قبل از پیروزی انقلاب هم انتخاب کردیم، چون او را دانشمندی اسلام شناس و مبارز می‌دانستیم. ما بودیم که ضمن شعار "الله اکبر، خمینی رهبر"، فریاد می‌زدیم "بازرگان، بازرگان، نخست وزیر ایران". در واقع ما او را به امام تحمیل کردیم. البته مقصر نبودیم، چرا که بیش