👇عبرت گرفتن از حقیقت الهی
پرفسور موریس بوکای تمام شب به جسد مومیایی شده ؛ زل زده و در مورد سخنان دوستش فکر می کند که چگونه بود قرآن در مورد بعد از غرق سخن میگوید در حالیکه کتاب مقدس آنها از غرق شدن فرعون در هنگام دنبال کردن موسی سخن میگوید اما از نجات جسد. هیچ سخنی ازآن بمیان نمیآورد و با خود میگفت آیا ممکن است این مومیایی همان فرعونی باشد که موسی را دنبال میکند؟ و آیا ممکن است که حضرت محمد هزار سال قبل از این موضوع خبر داشته باشد؟ او در همان شب تورات و انجیل را بررسی کرد اما هیچ ذکری از نجات جسد فرعون به میان نیاورده بود. پس از اتمام تحقیق و ترمیم جسد فرعون، آن را به مصر گرداندند ولی موریس بوکای خاطرش آرام نگرفت تا تصمیم گرفت به کشور اسلامی سفر کند تا از صحت خبر در مورد ذکر نجات جسد فرعون در قرآن اطمینان حاصل کند
یکی از مسلمانان قرآن را باز کرد و این آیه را برای او تلاوت نمود: {فَالْیَوْمَ نُنَجِّیکَ بِبَدَنِکَ لِتَکُونَ لِمَنْ خَلْفَکَ آیَةً وَإِنَّ کَثِیراً من الناس عن آیاتنا غافلون۰۰92یونس} تا عبرت آيندگان شوى، و همانا بسيار از مردم از آيتهاى ما بى خبرند اين آيه او را بسيار تحت تآثير قرار داد و لرزه بر اندام او انداخت و با صداى بلند فرياد زد: «من به اسلام داخل شدم و به اين قرآن ايمان آوردم. "
🍃🌹🍃🌹🍃🌹