وَ نَبِّئْهُمْ عَنْ ضَيْفِ إِبْراهِيمَ «51» و آنان را از (داستان) مهمانان ابراهيم خبر ده.إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقالُوا سَلاماً قالَ إِنَّا مِنْكُمْ وَجِلُونَ «52» آنگاه كه بر او وارد شده و سلام كردند، ابراهيم گفت: همانا ما از شما بيمناكيم.قالُوا لا تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ «53» گفتند: مترس كه ما تو را به فرزند پسرى دانا مژده مى‌دهيم.قالَ أَ بَشَّرْتُمُونِي عَلى‌ أَنْ مَسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ «54» 🌴ابراهيم گفت: آيا با اينكه پيرى به من رسيده، مرا چنين بشارتى مى‌دهيد؟ پس به چه چيز (عجيبى) بشارت مى‌دهيد.قالُوا بَشَّرْناكَ بِالْحَقِّ فَلا تَكُنْ مِنَ الْقانِطِينَ «55» (مهمانان) گفتند: ما تو را به حقيقت بشارت داديم، پس از نااميدان مباش!قالَ وَ مَنْ يَقْنَطُ مِنْ رَحْمَةِ رَبِّهِ إِلَّا الضَّالُّونَ «56» (ابراهيم) گفت: جز گمراهان چه كسى از رحمت پروردگارش مأيوس مى‌شود. @noor133Qoran