پادشاهی در زمستان به نگهبان گفت: سردت نیست؟ گفت عادت دارم. گفت: میگویم برایت لباس گرم بیاورند. و فراموش کرد! صبح جنازه‌ی نگهبان را دیدند روی دیوار نوشته بود: به سرما عادت داشتم اما وعده‌ی لباس گرمت مرا از پای درآورد! مواظب وعده‌هایمان باشیم=) 🖤