کتاب عارفانه
زندگی و خاطرات شهید احمد علی نیری
قسمت شصت و ششم
یادم هست احمد اقا عینکی شده بود.گفتم خب شما قران بیشتر بخوان.
میگویند هرکس قران بخواند مشکلات ودرد چشمانش برطرف میشود.
لبخندی زدو گفت:می دانم که اگر به نیت شفای چشم خودم قران بخوانم، حتما ضعف چشمم برطرف میشود! اما نمیخواهم به این نیت قرآن بخوانم!می خواهم زندگی ام روال عادی داشته باشد.
آن ایام نورانی خیلی زود سپری شد.با شروع پاییز مدارس باز شد و تابستان زیبای من به پایان رسید.
اما نمی دانستم این اخرین فرصت های من در کنار احمد اقاست که سریع طی میشود
ادامه دارد ...
با کسب اجازه از ناشر کتاب ( انتشارات شهید هادی )
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم