دانه ها را ریختند توی یک ظرف، روی آنها پارچه ای کشیدند و آب دادند. بعد گذاشتند روبه روی خورشید تا بر آن بتابد. خورشید مهربان بود و دانه ها را نوازش می کرد. باد که وزید و گوشه ای از پارچه را بلند کرد، او نگران شد. صبح فردا موقع آب دادن به سبزه بود. تنها آنهایی جوان مانده بودند که دست خوش باد قرار نگرفته بودند. گونه