*خرماي نيمه شب*🥴
مربي آموزش نظامي بودم. در دوره آموزش و بعد از آن در منطقه گاهي نيمه شب برپا مي داديم و بچه ها را از خواب بيدار مي كرديم؛ براي حفظ آمادگي بيشتر و مقابله با حمله غافلگير كننده دشمن.🤪😄🥰
*شبي بعد از بيدارباش و كلي سينه خيز و پشت خيز بردن نيروها و دواندنشان دور ميدان و ساير تمرين ها از آنها خواستم راجع به فنون و تاكتيك هاي خاص جنگيدن و اهميت اين برنامه ها يا توجيه اذيت ها و آزارها چيزي بگويم. همه خسته، خواب آلود و كفري جمع شدند.*😁👤
وقتي سكوت حكم فرما شد فرستادم يك جعبه خرما آوردند بعد رو كردم به آنها و گفتم:
*«هيچ مي دانيد براي چه شما را اين وقت شب از خواب بيدار كرديم به چپ و راست كشانديم؟ براي اينكه به شما يك دانه خرما بدهيم.*😁😁🤪
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
*🌹خاطرات طنز شهدا🌹*
*✅ خاطره شماره :* ۵۸۱
🔹🔸🔹🔸🔸🔹🔹
*گروه طنز جبهه🙃🤪*