#تو_شهید_نمیشوی 📚
قسمت هفتاد و چهارم🌱
| ادامه ی کجا دفن شوم؟ |
گفتم:((این چه حرفی است؟!وِل کُن این حرف ها را.برو وظیفه ای را که داری انجام بده.زمان جنگ اگر رزمندههای ما قرار بود به این چیزها فکر کنند که الان صدّام تهران بود!))
بدون اینکه تغییری در حالش ایجاد بشود با آرامش توضیح داد که اگر تبریز دفن بشود،همسر و فرزندش برای آمدن به تبریز به زحمت میافتند و اگر تهران دفن شود،پدر و مادر اذیت میشوند.
هرچند همیشه قبل از سوریه رفتن هایش احتمال شهادتش بود،اما این بار خیلی جدی حرف می زد.ول کن نبود.
از من میخواست کمکش کنم.نمی خواستم این حرفها کش بیاید.برای همین به او قول دادم که اگر شهید شد من این مسئله را حل کنم و قضیه فیصله پیدا کرد.
@Shbeyzaei_313