فاطمه :از شر و از دوزخ بریده است. زهراء :کسی که از او نور و درخشندگی متجلی می شود، فروغ تابان معرفت، نمونه روشن خداپرستی است و نُوُرها اشتقّ مِن نور عظمه اله یعنی نور وجود او از نور خدا مشتق شده است . کوثر:صاحب خیر فراوان، صاحب فرزندان پر خیر حانیه:دلسوز فرزندان معصومه:نگهداشته شده از هر گناه منصوره:یاری شده، خداوند او را یاری کرده است طاهره:پاک و پاکیزه از نقایص و صفات ناپسند. زکیه:رشد یافته و رشد یابنده در جنبه کمالات و خیرات. مبارکه:صاحب خیر و برکت در علم و فضل و کمالات و نسل. صدیقه :بسیار راستگو و درست. مرضیه:مورد پسند خدا و اولیای او. راضیه: راضی به قضای الهی محدثه:زنی که فرشته الهی با او سخن می گوید. محتشمه:با حشمت و احترام مطهره:پاکیزه شدن حکیمه:با حکمت و دارای فهم و ادراک حکیمانه رئوفه:دلسوز و مهربان حنّانه:غمخوار و با محبّت فهیمه:با فهم عقیله:خردمند محزونه:غمگین سیدة:بانوی بزرگواری که سروری دارد ریحانه : گل زیبا و خوشبو جمیلة:زیبا جلیلة:بزرگ سیدة نساء العالمین:بانوی بانوان جهانیان انسیة الحوراء:انسان بهشتی ممتحنة:آزمایش شده کریمة:بزرگوار رحیمة:با محبت ومهربان شریفة:شرافتمند حبیبة:دوست وبا محبت محترمة:گرامی و مورد احترام اُمّ الخیرة:مادر نیکوکاران تفّاحة الجنّة:سیب بهشتی بنت المصطفی:دختر حضرت مصطفی (صلی الله علیه و آله) صفوة ربّها:برگزیده‌ی پروردگار موطن الهدی:جایگاه هدایت صابرة:پایدار سلیمة:بی عیب ونقص مُکرّمة:بزگوار وگرامی صفیة:برگزیده عالمة:دانشمند علیمة:دانا مغصوبة:کسی که حقش غصب شده مظلومة:ستمدیده مَیمونة:خوش یمن وبابرکت معظّمة:بزرگوار، گرامی حاملة البلوی بغیر شکوی:بلا کش نستوه بی شکوه و شکایت آیة النّبوّة:نشان نبوّت شهیدة:شهید شده عفیفة:پاکدامن قانعة:کم توقع رشیدة:کامل شفیعة العصاة:شفاعت کننده‌ی گناهکاران قرّة العین المصطفی:نور چشم پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) قوّامة:شب زنده دار باکیة:گریه کننده بقیة النّبوّة:باز مانده‌ی پیامبری بضعة المصطفی:پاره‌ی تن پیامبر (صلی الله علیه وآله) صوّامة:بسیار روزه گیر عطوفة:با عاطفه و محبّت بِرّة:نیکوکار شفیقة:دلسوز و مهربان إنانة:دردمند مهجة المصطفی:خون زندگی و قلب مصطفی (صلی الله علیه وآله) والدة الصّبتین:مادر دو نواده‌ی پیامبر دوحة النّبی:شاخسار پیامبر نور سماوی:نور آسمانی زوجة الوصی:همسر جانشین پیامبر بقیة المصطفی:بازمانده‌ی حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) مکروبة:دل شکسته عابدة:پرستنده زاهدة:پارسا حلیفة العبادة و التقوی:قسم خورده‌ی پرستش و پرهیزکاری حبیبة الله:محبوب خدا بنت الصّفوة:دخترِ برگزیده رکن الهدی:پایه‌ی هدایت بدر تمام‌:ماه شب چهارده غرّة غراء:سپید رویِ نورانی درّة بیضاء:گوهر تابناک روح أبی‌ها:روان پدر بزرگوارش حضرت رسول (صلی الله علیه وآله) واسطة قلّادة الوجود:حلقه‌ی اتصال زنجیر هستی درّة البحر الشّرف و الجود:درّ دریای شرافت و سخاوت عینة الله:دیده‌ی خدایی مکینة فی عالم السّماء:دارنده‌ی جایگاه در عالم آسمان جمال الآباء:موجب زیبایی پدران شرف الأبناء:افتخار برای فرزندان درّة البحر العلم و الکمال:درّ دریای دانش و کمال جوهرة العزّ و الجلال:گوهر تابناک عزّت و بزرگوار مجموعة الماصر العلّیّة:گرد آورنده‌ی یادگار‌های برین مشکوة نور الله:چراغدان نور الهی لیلة القدر:شب قدر:طبق روایت منزلت حضرت زهرا (س) همانند "لیلةالقدر” است زجاجة:شیشه وچرغدان نور الهی ولیة الله:دوست خدا و کسی که خدا او را، ولی قرار داده سرّة الله:راز نهانی خدا امینة الوحی:امین وحی الهی کعبة الآمال لأهل الحاجة:کعبه آرزو‌های نیازمندان لیلة مبارکة:شب با برکت (که همان شب قدر است) سرّ العظمة:راز بزگی وبزگواری مکسورة الضلع:پهلو شکسته رضیض الصّدر:سینه شکسته مغصوبة الحق:کسی که حقش غصب شده است خفی القبر:کسی که قبرش پنهان است مجهولة القدر:قدر ناشناخته ابنة من صلّت به الملائکة:دختر آن کس که فرشتگان به او اقتدا کرده و نماز خواندند قرار قلب امّها المعظّمة:آسایش بخش دل مادر بزگوارش عالیة المحلّ:بلند جایگاه حصان:کسی که عفیف است و پاکدامن. حره :کسی که آزاد از وابستگی به خاک و رمل و شوایب ان است. عذرا: دست نخورده ، بکر