منزل یا مسکن؟! 🔹در ادبیات محاوره‌ای وقتی که می‌خواهیم از محل سکونت خود صحبت کنیم از واژه منزل استفاده می‌کنیم مثل این جملات: بفرمایید منزل خدمتتان باشیم، منزل خودتان است و ...؛ اما معنای لغوی منزل چیست؟ لغت‌نامه‌ها منزل را چنین تعریف کرده‌اند: "جای فرودآمدن لیکن اکثر به معنی جایی مستعمل است که مسافران به جهت خواب و آرام در آن فرود آیند". یعنی دقیقا شبیه به همین کارکردی که این روزها خانه‌های ما دارند؛ مکانی برای محل فرود موقت و خواب شبانه برای ما مسافرانِ معابر و خیابانهای شهرها و نه مکانی برای زندگی با تمام ابعاد و وجوه مختلف آن. 🔹این تقلیل کارکرد خانه از محل زندگی به مکان صرفا خواب، از نتایج مانیفست معماری و شهرسازی مدرن و تفکیک شهر به سه پهنه مجزا برای اقامت، کار و تفریح است؛ به نحوی که مسکنی که تا قبل از آن، هم محل اقامت بود و هم محل کار و تولید و هم محل تفریح، به منزلی برای صرفا اقامت و خواب شبانه فروکاهیده شد. و بدیهی است که مکانی که صرفا محل خواب است دیگر نه نیازی به حیاط دارد و نه احتیاجی به حوض و درخت؛ همین قوطی کبریتهای کپسولی که در کلانشهرها می‌سازیم به خوبی از عهده وظیفه خواب کردن ما برمی‌آیند. اما برخلاف منزل که مکان نزول موقت است، مسکن به معنای محل سکون و قرار است؛ چنانچه قرآن کریم نیز از واژه مسکن به عنوان خانه تراز تعبیر می‌فرماید: لَقَدْ كَانَ لِسَبَإٍ فِي مَسْكَنِهِمْ آيَة جَنَّتَانِ عَنْ يَمِينٍ وَشِمَال (سبا/۱۵) و در جای دیگر، صفت خانه مطلوب را سَکَن معرفی می‌فرماید: وَاللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَنًا (نحل/۸۰). 🔹فروکاهی مسکن به منزل، سبب تهی شدن خانه‌ معاصر از تمام کارکردهای سابقش شده است؛ تربیت کودکان را به مهدکودکها و کودکستانها و مهمانداری را به کافه‌ها و رستورانها و تفریح را به پارکها و شهربازی‌ها سپردیم؛ همانطور که مجالس عقد و عروسی را به تالارها و حتی پرستاری از بزرگتران را به خانه‌های سالمندان واگذار کردیم. این تهی شدن خانه از همه ابعاد و وجوه زندگی و تقلیل آن به پوسته‌ای کپسولی برای صرفا خواب از نتایج راهبریِ زغن (گنجشک سیاهِ) معماری و شهرسازی معاصر است که منازل ما را به مرزغن (گورستان) برای ما مردگانِ سبک زندگی معاصر تبدیل کرده است: هر که را راهبر زغن باشد منزل او به مرزغن باشد @baladetayyeb 🌏@bardegi_modern