امروز نوعی ضعف و اعراض نسبت به همه مذاهب مشهود است. اسلام نیز در درون خود دچار نوعی بحران است. حقیقت این است که اسلام در این جهت غرامت اشتباه کلیسا را میپردازد. عکس العملهای ناهنجاری که کلیسا در دوره رنسانس در برابر علم و تمدن نشان داد، ضربه بزرگی به حیثیت مذهب به طور عموم وارد آورد و سبب شد که افکار سطحی خاصیت دین و مذهب را به طور کلی مبارزه با علم و دانش تلقی کنند. این قضاوت دیری نخواهد پایید. از هم اکنون بر کسانی که لااقل در تاریخ اسلام مطالعهای دارند روشن است که حساب اسلام از کلیسا جداست. اسلام خود بنیانگذار یک تمدن عظیم است و در تاریخ افتخارآمیز خود دانشگاهها به وجود آورد و دانشمندان نابغه به جهان تحویل داد و به علم و تمدن کمک فراوان کرد. [با مطالعه تاریخ اسلام[ به ارزش عظیم و غرورآمیز خدمات اسلام به تمدن بشری و دیون بسیار سنگین اروپای امروز به تمدن اسلامی واقف [میشویم[؛ معلوم [میگردد[ که آنچه در باره اسلام صادق است درست ضد آن چیزی است که در باره کلیسا صادق میباشد. کلیسا نه تنها تمدنی به وجود نیاورد بلکه تمدنی را که به او گرویده بود فاسد کرد، ولی اسلام خود تمدن درخشانی به وجود آورد و به جهان عرضه داشت. اسلام تنها دینی است که توانسته خود بنیانگذار یک تمدن همه جانبه بشود. به قول شیخ محمد عبده:
«اروپا از آن روزی که مذهب خویش را رها کرد جلو رفت و ما از آن روزی که مذهب خویش را رها کردیم عقب رفتیم.»تفاوت دو مذهب از همین جا روشن میشود... رها کردن اروپا مذهب خویش را، پس از برخورد با جهان اسلام صورت گرفت و این رها کردن به صورت گرایش به ارزشهای اسلامی انجام شد.
استاد مطهری، سیری در سیره نبوی، ص20
استاد مطهری، سیری در سیره نبوی، ص19