🔻موازنه قدرت دستکم دو بُعد کلیدی دارد که باید از یکدیگر تفکیک شوند:
🔹 1. توازن بهعنوان یک نتیجه
🔹 2. توازن بهعنوان یک استراتژی
دیپلماسی مبتنی بر توازن قدرت و سیاست مبتنی بر توازن قدرت، استراتژیهایی هستند که هدفشان دستیابی به نتایجی است که بر اساس توازن قدرت شکل میگیرد.
🔻این استراتژیها و نتایج بر اصول زیر استوارند:
🔹1. آنارشی در نظام بینالملل: نظام بینالملل ذاتاً آنارشی یا بیدولت است، به این معنا که هیچ مرجع حکومتی مرکزی برای حمایت از دولتها وجود ندارد.
🔹2. هدف بقای دولتها: هدف اصلی هر دولت، بقای آن بهعنوان یک موجودیت مستقل است، چراکه بدون بقا، امکان دنبالکردن هیچ هدف دیگری وجود ندارد.
🔹3. عدم قطعیت در نیتها: هیچ دولتی نمیتواند بهطور کامل از نیتهای دولت دیگر مطمئن باشد. حتی اگر به نظر برسد که امروز نیتها مشخصاند، این احتمال وجود دارد که در هر زمانی تغییر کنند.
🔹4. رقابت قدرتها: این سه واقعیت، رقابت مداوم قدرتها را بهعنوان شرط همیشگی سیاست بینالمللی در طول تاریخ تثبیت کردهاند.
⚠️برای اطمینان از بقای خود، دولتها باید قدرت کافی داشته باشند تا بتوانند دستکم دیگران را از اقداماتی که ممکن است به بقای آنها آسیب بزند، بازدارند، چراکه آگاهی از نیتهای واقعی دیگران غیرممکن است.
@bashgahajn