📌جوانمردی در میدان ایمان؛ روایتی از پاکی و غیرت شهید"ابراهیم هادی" 🔸گرفته و ناراحت بود.پرسیدم:«ابراهیم، چیزی شده؟»با تردید گفت: «نه، چیز مهمی نیست.» 🔹اصرار کردم تا بالاخره آرام گفت:«چند روزه یه دختر بی‌حجاب توی محلّه گیر داده و گفته تا تورو به دست نیارم، ولت نمی‌کنم!» ▪️نگاهی به چهره‌ و تیپش انداختم و گفتم:«با این سر و وضع مرتبی که برای خودت درست کردی، عجیب هم نیست!» ▫️روز بعد که آمد، شوکه شدم!سرش را تراشیده بود و دیگر از کت‌وشلوار همیشگی‌اش خبری نبود.با همان قیافه‌ی ساده آمده بود سرکار. 🔻روز بعد، ژولیده‌تر از قبل آمد؛ شلوار کردی و دمپایی پوشیده بود!همین‌طور ادامه داد تا بالاخره از دست وسوسه‌های آن دختر راحت شد. 📚 برگرفته از کتاب سلام بر ابراهیم https://eitaa.com/bashohadataazohoor ┗━━━ 🌷🍃🌷 ━━━┛ 《