تنها آرزوی آقا محسن محسن ازدواج می‌کند. مهریه همسرش یک سکه به نیت یگانگی خدا، پنج مثقال طلا به نیت پنج تن، ۱۲ شاخه گل نرگس به نیت امام زمان(عج)، ۱۴ مثقال نمک به نیت نمک زندگی، ۱۲۴هزار صلوات و حفظ کل قرآن با ترجمه است که این قلم آخری را به علت اعزام به سوریه و شهادت نمی‌تواند تمام کند. جای جای کتاب واژگان شهید و شهادت موج می‌زنند. حاج حسین یکتا را که دعوت می‌کنند نجف آباد باز هم از شهادت می‌گوید. محسن اما به یکی از دوستانش می‌گوید که دوست دارد شهید شود، شهادتش همه را تکان دهد و با همه شهدا فرق کند. این بزرگترین آرزویش در این دنیای فانی است. تنها دعای سفر مشهدالرضایش هم خواسته‌ای از امام رئوف نیست جز شهادت در راه خدا. بعد از نقل داستانک‌هایی از اردوهای جهادی و استخدام در نهاد مقدس سپاه، اولین بار به منطقه عبطین سوریه اعزام می‌شوند. @bashohadatashahadattt 🌹🍃🌹🍃