هدایت شده از -سرلوحه‌ها-
19.75M حجم رسانه بالاست
از کلید مشاهده در ایتا استفاده کنید
می‌دانی من اصلا شبیه تو نیستم. نه شبیه تو و نه حتی شبیه آن پروانه های دورت در حزب جمهوری. حتی شرمسارم از اینکه خودم را به تو می‌چسبانم اما باور کن واقعا از اعماق وجود و ته دل دوستت دارم. از کجا می‌دانستم ناگهانی به زندگی‌ام می‌آیی و تا مغز استخوانم ریشه می‌دوانی. باور کن صدای هیچکس در من به اندازۀ تو زنده نیست. خجالت می‌کشم از اینکه حرف‌هایی که به آنها باور داشتی برای کسی مهم نیست. این جامعه اصلا رنگ و بوی تو را ندارد. حداقل من اینطور می‌بینم. ای کاش من هم در همان سالن حزب، در آن شب تابستانی تیرماه میان حواریون و انصارت بودم و با تو شهادتین را زمزمه می‌کردم. کاش حداقل یک بار می‌دیدمت و خنده هایت را تماشا می‌کردم. راستش را بخواهی من بهشت را در بهشتی می‌بینم. در قامت رعنای تو و کلام محکمت. خدا را چه دیدی. شاید رحمت خدا روزی قسمت‌مان شد و شانه‌ به شانه‌ات رهسپار خانۀ یار شدیم. بهشتی ترین مرد دنیا! چقدر نبودنت سنگین است. مگر تو چند نفر بودی؟ ای ملتی برای یک ملت! |سکانسی از فیلم ضد| -گمنام۶۱-