🔰خاطرات شهدا 🔹خانم الهی، مادر شهید می‌گوید: شعبان در حوزه علمیه درس می‌خواند. روزی برادرش به دیدن او رفت. وقتی خواست به او پول بدهد شعبان قبول نکرد. برادرش تعجب کرد و از دوست شعبان پرسید: مگر شما در ماه چقدر حقوق می‌گیرید که برادرم از من پول قبول نمی‌کند؟! گفت: ماهی صد و پنجاه تومان. برادر شعبان به حجره او برگشت و به او گفت: چگونه با این حقوق کم مخارج زندگی را تأمین می‌کنی؟ شعبان گفت: ما این پول را به نیّت امام زمان می‌گیریم و خرج می‌کنیم، از قضا تا آخر ماه تمام نمی‌شود و برای ما کافی است ... ┏━━━🔸💠🔸━━━┓ 🆔 @basije_haghani ┗━━━🔸💠🔸━━━┛