کتاب پایی که جا ماند، یادداشتهای روزانه سید ناصر حسینی پور از زندانهای مخفی عراق است.
سید ناصر این کتاب را به ولید فرحان، سرنگهبان اردوگاه ۱۶ تکریت، که در زمان اسارت، او را بسیار شکنجه و آزار داده، تقدیم کرده است.
حسینی پور ۱۴ ساله است که به جبهه میرود و ۱۶ ساله است که در آخرین روزهای جنگ، در جزیره مجنون به اسارت عراقیها درمی آید.
وی وقتی اسیر میشود یک پایش قطع شده و به رگ و پوستی بند بوده است. با این حال تصمیم میگیرد در دوره بعد از اسارت، باز هم دیدهبان اتفاقات و حوادث باشد.
او دیدهها و شنیدههایش را، در کاغذهای کوچکی که از حاشیه روزنامهها جمع آوری کرده است، با رمز مینویسد و در لوله عصایش جاسازی میکند و با خود به ایران می آورد.
کتاب «پایی که جا ماند»، یکی از شاخص ترین آثاری است که شرح روزهای سخت اسارت را با متدی نوآیین و اثرگذار در عهده دارد.
امام خامنه ای درباره کتاب می نویسند: تاکنون هیچ کتابی نخوانده و هیچ سخنی نشنیدهام که صحنههای اسارت مردان ما را در چنگال نامردمان بعثی عراق را، آنچنان که در این کتاب است به تصویر کشیده باشد. این یک روایت استثنایی از حوادث تکان دهندهای است که از سویی صبر و پایداری و عظمت روحی جوانمردان ما را، و از سویی دیگر پستی و خباثت و قساوت نظامیان و گماشتگان صدام را، جزء به جزء و کلمه به کلمه در برابر چشم و دل خواننده می گذارد و او را مبهوت می کند. احساس خواننده از یک سو شگفتی و تحسین و احساس عزت است، و از سویی دیگر غم و خشم و نفرت. … درود و سلام به خانوادههای مجاهد و مقاوم حسینی.