••┈🤍┈••در حوالی نور اسماعیل در مرحله دوم عملیات فتح المبین در اثر اصابت گلوله ی کالیبر به شکمش به سختی مجروح شد. او را به بیمارستان مشهد منتقل کردند. او در وضعیت بسیار وخیمی به سر می برد.به هیچ وجه قادر به سخن گفتن نبود. بعد از چهل روز ناگهان به حرف آمد. با هیجان به طرف او دویدم. نمی دانم با چه نیروی صحبت می کرد؟ از من تقاضای مقداری خاک برای تیمم کرد. برایش آوردم. به همان صورت که خوابیده بود تیمم کرد و نماز خواند. بعد از نماز چشمانش را بست. فهمیدم که حال او بد شده، پرستاران را خبر کردم. پرستاران و پزشکان به سرعت به سوی او دویدند. همه ی آنها در آن فضای معنوی تحت تاثیر قرار گرفتند و اشک در چشمانشان حلقه زد. اسماعیل به شهادت رسیده بود. 💌 ••••✾•🌿🌺🌿 🔹خبرگزاری بسیج پردیسان 🔹 🆔 @basijnewspardisan 🔺 🔻