🔴 روایت «مظلومیت» یک قهرمان
▪️چند روزی از دی ماه ۱۴۰۱ گذشته، اغتشاشات در کشور به پایان رسیده و شهرهای کشور در آرامش به سر می‌برند، اما ضد انقلاب برای زنده کردن دوباره آتش اغتشاشات حرکاتی را در سمیرم برنامه ریزی می‌کند تا جان، مال و امنیت شهروندان این شهر را به خطر بیندازند.
▪️تعدادی از آشوب طلبان روز شنبه دهم دی ماه جلوی درب دادگستری و فرمانداری شهرستان سمیرم تجمع می‌کنند و شعار سرمی‌دهند. علی‌رغم اعلام صریح فرماندار شهرستان مبنی بر ممنوعیت هرگونه تجمع غیرقانونی، از ساعت ۱۷ تجمعی با جمعیت حدود ۵۰ نفر شکل گرفته و این افراد اقدام به آتش زدن لاستیک و درگیری با نیروی انتظامی می‌کنند.
▪️این درگیری و هنجارشکنی ادامه می‌یابد و اشرار وابسته به جریان نفاق شرارت و خباثت خود را به حدّ اعلی رسانده و به مسجد امام حسن علیه‌السّلام سمیرم تعرض کرده و شیشه‌های این مسجد را می‌شکنند و با کمال وقاحت و گستاخی پرچم‌های عزای حضرت فاطمة الزهرا(س) را پاره کرده و آتش می‌زنند.
▪️در این شرایط و بنا بر ضرورت محسن رضایی و همکارانش مامور به برقراری امنیت و آرامش در شهر می‌شوند و خود را سپر بلای جان و مال مردم می‌کنند.
▪️در این بین چند نفر از اشرار مسلح ناجوانمردانه شروع به تیراندازی به سمت نیروهای مدافع امنیت کرده و راس ساعت ۱۸:۴۶ محسن رضایی از ناحیه سر مورد اصابت فشنگ جنگی قرار می‌گیرد. همرزمان محسن تلاش می‌کنند تا بلافاصله با آمبولانس وی را به بیمارستان برسانند.
▪️آمبولانس در محل حاضر شده و درصدد انتقال مجروحین به سمت بیمارستان برمی‌آید. در مسیر آمبولانس حامل محسن رضایی که از ناحیه سر مجروح شده و نیاز به رسیدگی فوری دارد، به سمت بیمارستان اتفاقی رخ می‌دهد که روی وحشی‌های داعشی، شمر ظالم و جنایتکاران عالم را سفید می‌کند!
▪️اشرار خبیث با دو عدد کوکتل مولوتوف به سمت آمبولانس حمله می‌کنند و با به آتش کشاندن آمبولانس، جلو حرکت آن را می‌گیرند. یکی از کوکتل مولوتوف‌ها به داخل کابین راننده پرتاب می‌شود که موجب آتش گرفتن کابین و سوختگی دست و صورت راننده آمبولانس می‌شود.
▪️راننده آمبولانس مجبور به توقف شده و درصدد خاموش کردن حریق آمبولانس و دست و صورت خود برمی‌آید. راننده آمبولانس جوانمردانه محسن رضایی را با زحمت و مشقت فراوان به بیمارستان می‌رساند اما به دلیل تأخیر در رساندن مجروح به بیمارستان و از دست رفتن فرصت طلایی احیا و درمان، کاری از دست کادر درمان برنیامده و محسن رضایی به درجه رفیع شهادت نائل می‌آید.
▪️شهید محسن رضایی که برای تأمین امنیت جان و مال و ناموس مردم رفته بود جان خودش را فدای آرامش مردم کرد. بچه های خردسال محسن رضایی یتیم شدن تا ما امنیت داشته باشیم. محسن عزیز و دوست داشتنی روحت شاد.
@Basijomran