سلام حتما" بخوانید باز باران با خرابی
با خطرهای فراوان
می شود دریا خیابان
هر کسی سویی شتابان
یادم آرد انتخابات
وعده های پوچ وخالی
کاهش سیلاب ،حل خشکسالی
بعد از آن هم ماست مالی
مانده برجا مشکلات ریز گردی
سیل آمد دور خود باید بگردی
نیست جای امن در این زندگانی
دردهای جاودانی
ضعف سستی ناتوانی
روی هر موجی سواری
حزب بازی رانت خواری
تندر طوفنده غران
کوچه های غرق باران
فاضلاب شهر ،جاری
توی آن دهها سواری
نرم ونازک چست وچابک
کودکی ده ساله در آن
دور می گردد زخانه
توی سرمای گزنده
کاش باشد بچه زنده
عده ای در خانه غمگین
زیر این باران سنگین
توی این کوچه شناور
می رود یک بنز خاور
من ندیدم یاوری را
تا بگیرد خاوری را!
آن طرف تر در لواسان
عده ای از کاخ سازان
توی سرمای زمستان
مثل ما در آب هستند
توی یک استخر زیبا
با سونا وبا جکوزی
همچو من دنبال روزی!
می رسد روزی آنان
از طریق آشنایان
زیر گرمای بخاری
از طریق پاچه خواری
من در فکر خامم
با زن وبچه کنون بر پشت بامم
زیر باران باز هم باید بمانم
من چرا گشتم هراسان
می رسد آخر کمک ها ازلواسان!
بشنو از من کودک من
هر زمان بارید باران
گشت چون دریا خیابان
رو فقط سوی خدا کن
دردهارا خود دوا کن