رئیسجمهورِ «بیدرد»!!
مهدی جمشیدی
[1]. حسن روحانی، بهگونهای سخن میگوید که گویا تا پیش از کرونا، «در کنارِ مردم» و «در میان ِمردم» بوده و اینک که شرایط اینچنین شده، «بهناچار» و «از سرِ اجبار»، ارتباطش با مردم قطع شده است! شما «مردم»، چنین احساسی دارید؟!! در طولِ هفت سالِ گذشته، کدامیک از شما، توفیقِ زیارتِ وی را داشتید؟!!
[2]. «التماسهای انتخاباتیِ» روحانی را به یاد دارید که چگونه در سالِ نودوشش، با هزارویک ترفند و خدعۀ زبانی، رأی را از شما گدایی کرد؟! او، هنگامۀ انتخابات که فرا رسید، در «زبان» و در مقامِ «سخنرانی»، مردمدوست و مردمدار شد، امّا همین که از سدِ انتخاباتِ گذشت، «کاخِ ریاستجمهوری» را برگزید و برای آن استخر و ... ساخت و بساطِ صبحانه و نهارِ آنچنانی بهپا کرد!!
[3]. وقتی حتّی «وزیرانِ» روحانی، امکانِ ملاقات با وی را ندارند، چگونه میتوان انتظار داشت که «عمومِ مردم»، چنین امکانی داشته باشند؟! مگر مشاهده نمیکنید که او اسحاق جهانگیری را برای هر شورا و بازدیدی میفرستد تا خودش، متحمّلِ زحمتِ حضور نشود! اینکه میگویم، نه برای اکنون است، که او از آغاز، اینگونه بوده است!
[۴]. حسن روحانی را باید به چه نامی خواند؟! «رئیسجمهورِ پشتمیزنشین»! «رئیسجمهورِ غیرمردمی»! «رئیسجمهورِ مردمگریز»! «رئیسجمهورِ بالانشین»! «رئیسجمهورِ اشرافی»! «رئیسجمهورِ مرفه»! ... «رئیسجمهورِ بیدرد»!
https://eitaa.com/sedgh_mahdijamshidi