┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ ✍️ اون شب به سنگر ما آمده بود تا شب را در سنگر بگذراند . ولی ما او را نمی شناختیم . هنگام خواب گفتیم : پتو نداریم برادر !!! گفت : ایرادی نداره ... یک برزنت زیر خود انداخت و خوابید . صبح وقت نماز فرمانده گردانمان آمد و گفت : برادر خرازی شما جلو بایستید. و ما تازه فهمیدیم که او فرمانده لشگر حاج حسین خرازی بود ... 🕊 🌹شادی ارواح طیبه شهدا صلوات🌹 🕊☘️اللَّهُـمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّـدٍﷺ وَآلِ مُحَمـَّدﷺوَ عَجِّـل فَرَجَهُـم☘️🕊