✅️
از تجزیه تا تحریم، یک پروژه واحد علیه هسته تمدنی بنام ایران
❇️
ایران، تمدنی که آرام نمیگیرد
از آغاز تاریخ معاصر، ایران نه تنها یک واحد سیاسی، بلکه یک هسته تمدنی بوده که توان تولید نظم بومی و مستقل را در منطقه داشته است. این ظرفیت، ریشه در میراث چند هزار ساله و پیوند عناصر ملی و دینی دارد، میراثی که هم در صورت لزوم میتواند بازسازی امپراتوری پارس را رقم بزند و هم با مضامین اسلامی، شکل تازهای از اقتدار را به نمایش بگذارد. همین ترکیب، باعث شده نگاه غرب به ایران هرگز صرفاً نگاهی ژئوپلیتیکی یا اقتصادی نباشد، بلکه تلاقی آن با مفهوم تمدن، ذهن نخبگان غربی را به سمت مهار و خنثیسازی ببرد. به زبان ساده، ایران در ذهن غرب یک مرکز قدرت بازآفرین است و همین، آرامش آنها را میگیرد.
❇️جغرافیا، تلاقی شریانها
ایران در قلب آسیای جنوب غربی نشسته، جایی که سه جبهه بزرگ قدرت به هم میرسند:
قفقاز،
خلیج فارس و
مدیترانه. هر قدرتی که این گره را کنترل کند، میتواند مسیر انرژی، تجارت و قواعد امنیتی را تعیین کند. ایران بر پایه هویت تمدنی خود این گره را در دست دارد. غرب ابزار نظامی و پیمانهای موقت دارد، اما اصالت و ریشه را ندارد. این اختلاف، عامل بیخوابی ژنرالها و دیپلماتهای غربی است، چون میدانند کنترل ایران برخلاف کنترل هر کشور دیگر، یعنی درافتادن با یک نظم ریشهدار و نه یک دولت وابسته.
❇️
تقابل اجتنابناپذیر
وقتی ایران فناوری، صنعت دفاعی، دانش بومی و نفوذ منطقهای را بالا میبرد، از مدار وابستگی به غرب خارج میشود. نظم آمریکایی نمیتواند قدرتی مستقل که خودش قانون میسازد و با فرهنگ خودش نظم میدهد را تحمل کند. هر حرکت ایران برای تقویت استقلال، در ذهن غرب تهدیدی است که باید متوقف شود. لذا از اینجا فشارها آغاز میشود: تحریم، خرابکاری صنعتی، جنگ روایتها و حملات نیابتی. همه اینها یک هدف دارند،آنهم فرسایش و تضعیف مرکز تمدنی ایران قبل از آنکه الگویش به دیگران سرایت کند.
❇️طرح تجزیه، از دهه چهل تا امروز
غرب خیلی زود فهمید ایران یکپارچه با این حافظه تاریخی و منابع انسانی، دیر یا زود به قدرتی کنترل ناپذیر تبدیل میشود. از اوایل دهه چهل خورشیدی، ایده تجزیه ایران در اتاقهای فکر مطرح شد. منطق ساده بود: اگر نمیتوانی هسته تمدنی را شکست دهی، آن را خرد کن. از نگاه آنها حفظ وحدت جغرافیایی ایران، یعنی بازگشت تدریجی یک بازیگر تمدنی در سطح جهانی. چنین بازگشتی باعث میشود نظم آمریکایی را نه تنها مختل، بلکه به تهدید وجودی مبتلا شود.
❇️جان کلام
دشمنی آمریکا و غرب با ایران از نفت، گاز یا مرزها شروع نمیشود، از قدرت تمدنساز شروع میشود. ایران توان دارد نظمی بسازد که به ریشههای فرهنگی و تاریخی خودش وفادار باشد و این برای تک قطبی غرب حکم هشدار فوری دارد. از دهه چهل خورشیدی تصمیم گرفتند ایران را مهار یا تجزیه سازند. امروز، هر فشار، هر تحریم، هر کمپین رسانهای، بخشی از همین پروژه تاریخی است. پیام برای نسل جوان روشن است: اگر ایران را فقط در حد موضوعات روزمره یا دعواهای داخلی ببینید، اصل نبرد را گم میکنید. این جنگ بر سر آینده است، یا ما آینده را خودمان مینویسیم یا برایمان مینویسند. حفظ وحدت جغرافیایی، تقویت دانش و صنعت و استفاده از موقعیت راهبردی از خلیج فارس تا شام و قفقاز، تنها پاسخ ممکن به این نبرد تمدنی است.
✍️ ح سایه نویس
┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈
✅️ کانال بصیرت افزایی شهرستان آمل
https://eitaa.com/basiratamol1_ir